بازگشت

مبعث رسول اكرم


بنا به روايتي بعثت آن حضرت در سن چهل سالگي و به روايتي ديگر در سن چهل و سه سالگي بوده است که ده سال پس از بعثت را در مکه و ده سال ديگر را در مدينه گذرانيد. ابن اسحاق روايت مي کند که حضرت رسول در چهل سالگي مبعوث گرديد و سيزده سال در مکه و ده سال را در مدينه به سر برد و گويند که مدت سه سال پنهاني دعوت مي فرمود و چون آيه ي «و انذر عشيرتک الاقربين» نازل گرديد دعوت و رسالت خويش را آشکار فرمود. مشهور بين اماميه روز مبعث بيست و هفتم رجب است. ابوعمر گويد که بعثت روز دوشنبه هشتم ربيع الاول سال چهل و يکم عام الفيل بود و نخستين آيه اي که نازل گرديد «اقرأ باسم ربک الذي خلق. خلق الانسان من علق. اقرأ و ربک الاکرم...» بوده و بعضي ديگر روايت کنند که نخستين آيه از قرآن «يا ايها المدثر...» بوده و روايت آنکه آغاز تنزيل قرآن روز جمعه ماه رمضان و بدين آيه بوده «شهر رمضان الذي انزل فيه القرآن...» و خداوند مي فرمايد: «و ما انزلنا علي عبدنا يوم الفرقان يوم التقي الجمعان» و روز التقاي دو گروه مسلمين و مشرکين در بدر صبح روز جمعه هفدهم ماه رمضان است.

دعوت حضرت محمد در مکه با مخالفت سران قريش روبرو شد و آنان در آن هنگام زمام تجارت اين شهر را در دست داشتند و براي رونق کار خود از حمايت بتخانه و بت پرستان نيز دريغ نمي کردند. دعوت پيامبر اسلام که بر اساس توحيد و بسط و نشر عدالت بود با منافع آنان سازگاري نداشت لذا تا آنجا که توانستند پيروان او را آزار دادند اما به سبب حمايت ابوطالب تا وقتي که وي در حيات بود از آزردن رسول اکرم بيمناک بودند. چون ابوطالب در سال دهم بعثت و خديجه پس از بيست و چهار سال و شش ماه همسري رسول اکرم (با اختلاف اقوالي که در تاريخ فوت او هست) درگذشتند، پس از مرگ اين دو دوست و حامي و ياور مصائب و گرفتاريها به آن حضرت روي آورد و مشرکان پيوسته حضرتش را مي آزردند تا سرانجام پيامبر


اسلام در بيست و هفتم ماه رمضان سال دهم بعثت به اتفاق زيد بن حارثه به طائف رفت و به دعوت ثقيف پرداخت اما آنان پذيراي وي نگشتند ناگزير در بيست و سوم ذوالقعده همان سال به مکه بازگشت.