بازگشت

عباس بن علي


فرزند اميرالمؤمنين، برادر سيد الشهدا، فرمانده و پرچمدار سپاه امام حسين «ع » در روزعاشورا.عباس در لغت، به معناي شير بيشه، شيري که شيران از او بگريزند است. [1] .

مادرش «فاطمه کلابيه » بود که بعدها با کنيه «ام البنين » شهرت يافت.علي «ع » پس ازشهادت فاطمه زهرا با ام البنين ازدواج کرد.عباس، ثمره اين ازدواج بود.ولادتش را در 4 شعبان سال 26 هجري در مدينه نوشته اند و بزرگترين فرزند ام البنين بود و اين چهار فرزند رشيد، همه در کربلا در رکاب امام حسين «ع » به شهادت رسيدند.وقتي امير المؤمنين شهيد شد، عباس چهارده ساله بود و در کربلا 34 سال داشت.کنيه اش «ابو الفضل » و «ابو فاضل » بود و از معروفترين لقبهايش، قمر بني هاشم، سقاء، صاحب لواء الحسين، علمدار، ابو القربه، عبد صالح، باب الحوايج و... است.

عباس با لبابه، دختر عبيد الله بن عباس (پسر عموي پدرش) ازدواج کرد و از اين ازدواج، دو پسر به نامهاي عبيد الله و فضل يافت.بعضي دو پسر ديگر براي او به نامهاي محمد و قاسم ذکر کرده اند.

آن حضرت، قامتي رشيد، چهره اي زيبا و شجاعتي کم نظير داشت و به خاطر سيماي جذابش او را «قمر بني هاشم » مي گفتند.در حادثه کربلا، سمت پرچمداري سپاه حسين «ع » و سقايي خيمه هاي اطفال و اهل بيت امام را داشت و در رکاب برادر، غير ازتهيه آب، نگهباني خيمه ها و امور مربوط به آسايش و امنيت خاندان حسين «ع » نيز برعهده او بود و تا زنده بود، دودمان امامت، آسايش و امنيت داشتند [2] روز تاسوعا که امام، او را براي مهلت گرفتن نزد سپاه کوفه فرستاد، تعبير والا و بالاي «بنفسي انت يا اخي« [3] (جانم فدايت اي برادر) به کار برد.

روز عاشورا، سه برادر ديگر عباس پيش از او به شهادت رسيدند.وقتي علمدار کربلا از امام حسين «ع » اذن ميدان طلبيد حضرت از او خواست که براي کودکان تشنه و خيمه هاي بي آب، آب تهيه کند.ابوالفضل «ع » به فرات رفت و مشک آب را پر کرد و دربازگشت به خيمه ها با سپاه دشمن که فرات را در محاصره داشتند درگير شد و دستهايش قطع گرديد و به شهادت رسيد. البته پيش از آن نيز چندين نوبت.همرکاب با سيد الشهدا به ميدان رفته و با سپاه يزيد جنگيده بود.عباس، مظهر ايثار و وفاداري و گذشت بود.وقتي وارد فرات شد، با آنکه تشنه بود، اما بخاطر تشنگي برادرش حسين «ع » آب نخورد و خطاب به خويش چنين گفت:



يا نفس من بعد الحسين هوني

و بعده لا کنت ان تکوني



هذا الحسين وارد المنون

و تشربين بارد المعين



تالله ما هذا فعال ديني

و سوگند ياد کرد که آب ننوشد. [4] وقتي دست راستش قطع شد، اين رجز را مي خواند:



و الله ان قطعتموا يميني

اني احامي ابدا عن ديني



و عن امام صادق اليقين

نجل النبي الطاهر الامين



و چون دست چپش قطع شد، چنين گفت:



يا نفس لا تخشي من الکفار

و ابشري برحمة الجبار



مع النبي السيد المختار

قد قطعوا ببغيهم يساري



فاصلهم يا رب حر النار



شهادت عباس، براي امام حسين بسيار ناگوار و شکننده بود.جمله پر سوز امام، وقتي که به بالين عباس رسيد، اين بود: «الآن انکسر ظهري و قلت حيلتي و شمت بي عدوي ». [5] و پيکرش، کنار «نهر علقمه » ماند و سيد الشهدا به سوي خيمه آمد و شهادت او را به اهل بيت خبر داد. هنگام دفن شهداي کربلا نيز، در همان محل دفن شد.از اين رو امروز حرم اباالفضل «ع » با حرم سيد الشهدا فاصله دارد.

مقام والاي عباس بن علي «ع » بسيار است.تعابير بلندي که در زيارتنامه اوست، گوياي آن است. اين زيارت که از قول حضرت صادق «ع » روايت شده، از جمله چنين دارد: «السلام عليک ايها العبد الصالح المطيع لله و لرسوله و لامير المؤمنين و الحسن و الحسين... اشهد الله انک مضيت علي ما مضي به البدريون و المجاهدون في سبيل الله المناصحون في جهاد اعدائه المبالغون في نصرة اوليائه الذابون عن احبائه...» [6] که تاييد و تاکيدي بر مقام عبوديت و صلاح و طاعت او و نيز تداوم خط مجاهدان بدر و مبارزان با دشمن و ياوران اولياء خدا و مدافعان از دوستان خداست.امام سجاد «ع » نيز سيماي درخشان عباس بن علي را اينگونه ترسيم فرموده است: «رحم الله عمي العباس فلقد آثر و ابلي و فدا اخاه بنفسه حتي قطعت يداه فابدله الله عز و جل بهما جناحين يطير بهما مع الملائکة في الجنة کما جعل جعفر بن ابي طالب.و ان للعباس عند الله تبارک و تعالي منزلة يغبطه بها جميع الشهداء يوم القيامة » [7] که در آن نيز مقام ايثار، گذشت، فداکاري، جانبازي، قطع شدن دستانش و يافتن بال پرواز در بهشت، همبال با جعفر طيار و فرشتگان مطرح است و اينکه: عمويم عباس، نزد خداي متعال، مقامي دارد که روز قيامت، همه شهيدان به آن غبطه مي خورند و رشک مي برند.



عباس يعني تا شهادت يکه تازي

عباس يعني عشق، يعني پاکبازي



عباس يعني با شهيدان همنوازي

عباس يعني يک نيستان تکنوازي



عباس يعني رنگ سرخ پرچم عشق

يعني مسير سبز پر پيچ و خم عشق



جوشيدن بحر وفا، معناي عباس

لب تشنه رفتن تا خدا، معناي عباس [8] .



در زيارت ناحيه مقدسه نيز از زبان حضرت مهدي «ع » به او اينگونه سلام داده شده است: «السلام علي ابي الفضل العباس بن امير المؤمنين، المواسي اخاه بنفسه، الآخذ لغده من امسه، الفادي له، الواقي الساعي اليه بمائه، المقطوعة يداه...» [9] سلام بر عباس، که با جانش در راه برادر مواسات و ايثار کرد، آنکه از امروزش براي فردايش بهره گرفت، خود را فداي برادر کرد و با آبرو براي او تلاش کرد...



کربلا کعبه ي عشق است و من اندر احرام

شد در اين قبله ي عشاق، دو تا تقصيرم



دست من خورد به آبي که نصيب تو نشد

چشم من داد از آن آب روان تصويرم



بايد اين ديده و اين دست دهم قرباني

تا که تکميل شود حج من و تقديرم [10] .




پاورقي

[1] لغت نامه دهخدا.

[2]



اليوم نامت اعين بک لم تنم

و تسهدت اخري فعز منامها.

[3] ارشاد، ج 27 ص 90.

[4] بحار الانوار، ج 45، ص 41.

[5] معالي السبطين، ج 1، ص 446.مقتل خوارزمي، ج 2، ص 30.

[6] مفاتيح الجنان، ص 435.

[7] سفينة البحار، ج 2، ص 155.

[8] خليل شفيعي.

[9] بحار الانوار، ج 45، ص 66.

[10] اي اشکها بريزيد، حسان، ص 210.درباره زندگي عباس بن علي عليه السلام.ر.ک: «العباس بن علي‏»، باقر شريف ‏القرشي، 214 صفحه، دار الکتاب الاسلامي و «عباس بن علي»، جواد محدثي، از سري آشنايي با اسوه ها.