بازگشت

ضيايي ناظم الملك


ميرزا جهانگيرخان محبي ناظم الملک، فرزند محبعلي خان ناظم الملک، متخلص به «ضيايي» (1352 - 1275 ه. ق)، مدتي به سفارت بغداد منصوب بود و در اواخر عمر در قم سکونت گزيد و به مطالعه، جمع آوري و تنظيم احاديث پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله و سلم و اميرالمؤمنين عليه السلام اهتمام کرد.

سياست نامه ي منظوم (ترجمه ي نامه حضرت علي عليه السلام به مالک اشتر)؛ حقيقت نامه ي منظوم (ترجمه ي وصاياي پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم به حضرت علي عليه السلام)؛ ديوان اشعار؛ تفسير سوره ي «والعصر» به فارسي؛ و سفرنامه هاي جداگانه ي استانبول، بغداد، کابل و موصل از تأليفات اوست.


ضيايي از جمله شاعراني است که در مصيبت سيد و سالار شهيدان امام حسين عليه السلام اشعار پرسوز و گدازي دارد. هم اکنون ترجيع بندي در مرثيه ي سيدالشهداء عليه السلام از او بجاي مانده است. ضيايي در اين ترجيع بند به استقبال ترجيع بند محتشم کاشاني رفته و از او پيروي نموده که بند اول آن چنين سروده شده است:



هرگز گلي به گلشن گيتي نرسته است

کز نوک خار و جور خزان باز رسته است



گويي خزان مرگ به عالم فرا رسيد

کابواب غم گشاده در عيش بسته است



باز اي سپهر سنگ کدامين جفاي توست

کائينه ي صبوري عالم شکسته است



از نو چراست داغ به دلهاي داغدار

وين سوزش نمک که به دلهاي خسته است



چندان فشرده پنجه ي غم حلق انس و جان

کاندر گلوي خلق ره آه بسته است



بر قلب ممکنات مگر نيش غم خليد

کاجزاي کاينات ز هم برگسسته است



باز از کدام صرصر و طوفان موج خيز

اسلام را سفينه به گل در نشسته است



نوح است، ني حسين و يم است اين، نه کربلاست

کشتي است اين، نه جسم شهيدان خسته است



بگذشت روزگاري از اين رنج و آسمان

خوناب غم هنوز ز صورت نشسته است



هر ماه نو به صورت او ناخن غم است

هر شام تيره در بر او رخت ماتم است