بازگشت

تعداد ياران امام حسين (عليه السلام) و شهداي كربلا


آيا در شب عاشورا، كسي از ياريِ امام حسين (عليه السلام) دست برداشت؟



در مورد تعداد ياران امام حسين(عليه السلام) در شب عاشورا اختلاف است چنان كه در باب جدايي و عدم جدايي ياران در شب عاشورا اختلاف به چشم مي خورد.



علامه مجلسي(رحمه الله) اين مسأله رايادآور مي شودكه: محفل و انس عرفانيِ ياران امام(عليه السلام)درشب عاشورا، موجب بيداري 32 تن از سپاهيان عمرسعد و پيوستن آنان به امام شد. 2



فرهاد ميرزا در قمقام مي نويسد: امام حسين(عليه السلام) با 18 تن از اهل بيت و 60 تن از انصار، به كربلا وارد شد. 3 همچنين سيّد بن طاووس در لهوف با نقل حديثي از







امام باقر(عليه السلام) بر اين نكته پاي مي فشارد كه تعداد ياران امام(عليه السلام) 45 سواره و 100 نفر پياده بوده اند. او به جدا شدن كسي از سپاه امام(عليه السلام) اشاره اي نمي كند. 3



ابن قتيبه، مورّخ نامي (270هـ .) مي نويسد: «جمعي در شب عاشورا از ياري امام حسين(عليه السلام) دست برداشتند و تنها سيصد نفر باقي ماند».4



البته برخي از مورّخان نوشته اند: «همه رفتند و تنها چهل تن پياده و سي و دوتن سواره باقي ماندند».



مسعودي در مروج الذهب آورده است: ياران امام حدود پانصد نفر بودند كه هشتاد وهفت نفر ازآنان به شهادت رسيدند 5 ولي توضيح نمي دهدكه افرادديگر(غير از شهيدان) چه زماني و چگونه از امام جدا شدند. همين نويسنده در اثبات الوصيه، مبحث امام حسين(عليه السلام) ، ياران امام(عليه السلام) را شصت و يك تن دانسته، مي گويد همه آنان شهيد شدند.6



در تفسير منسوب به امام حسن عسكري(عليه السلام) ، در ذيل آيه 34 سوره مباركه بقره، آمده است: «جمعي از اصحاب امام در آن شب از آن حضرت جدا شدند».



مرحوم سپهر نيز همين عبارت را در كتاب ناسخ التواريخ ترجمه كرده است، ولي بسياري از مورّخان نامور و سيره نويسان، بر اين مسأله تأكيد دارند كه: «حل بيعت و اذن جدايي از امام، مورد استقبال ياران قرار نگرفت7»، و حتي مسلم بن عوسجه گفته است كه: «وَ بِما نَعْتَذِرُ إلَي الله في أداءِ حَقِّكَ؟» «اگر از تو جدا شويم، در باب اداي حق تو، در پيشگاه خدا چه عذري خواهيم داشت؟» و سپس همگان از جمله اهل بيت نيز اظهار وفاداري كردند. 8





امام سجاد(عليه السلام) مي گويد: «در شب عاشورا پدرم همراهان و ياوران خود را يكجا جمع كردند و فرمودند:



«يا أهْلِي وَ شِيعَتِي اِتَّخِذُوا هذا الّليل جَمَلا لَكُمْ فأنْجُوا بِأنْفُسِكُمْ، فَلَيْسَ يَطْلِبُونَ غَيْرِي، وَ أنْتُمْ في حِلٍّ وَ سَعَة مِنْ بَيْعَتِي وَ عَهْدِي الَّذي عَاهَدْتُمُوني عَلَيْهِ» .



«اي پيروان من، تاريكي شب را به سان شتري راهوار پنداريد و خود را نجات دهيد زيرا آنان كسي را غير از من طالب نيستند و شما از بيعت و پيماني كه با من بسته ايد آزاديد.»



آنگاه كه ياران، سخن امام را شنيدند، همگي به يك زبان گفتند: «مولاي ما ! سوگند به خدا هرگز دست از دامن تو برنمي داريم!» 9



بلاذري مي نويسد: «شب عاشورا كسي از امام جدا نشد، تنها در شب هفتم، سه شب قبل از شام عاشورا، هنگامي كه موقعيّت صحنه روشن شد «فراس جعده» از همراهي امام منصرف شد و امام(عليه السلام) هم به او اجازه رفتن داد. اين مسأله هنگامي بود كه پانصد سوار ميان امام و شريعه فرات، فاصله انداخته، او را در محاصره بي آبي قرار داده بودند». 10

پاورقي

1 . بحارالأنوار، ج 44، ص 394



2 . قمقام، ج 1، ص 335



3 . لهوف، ص43، چاپ نجف. «فَرُوِيَ عَنْ الْباقِرِ (عليه السلام) أَنَّهُمْ كانُوا خَمْسَةٌ وَ أَرْبَعينَ فارِساً وَمِائَةَ راجِل وَ رُوِيَ غَيْرُ ذلِكَ.»



4 . فريشلر، امام حسين و ايران، ص194



5 . مروج الذهب، ج3، ص71



6 . مسعودى، اثبات الوصيه، ص162



7 . طبرى، ج 2، ص 318 ارشاد، ص 231 ابن كثير، بدايه، ج 8، ص 177 تاريخ يعقوبى، ج2، ص231 اعلام الهدى، ص 235 روضة الواعظين، ص 183 الكامل، ج 4، ص 57، 57 لهوف ص 40



8 . وقايع الأيام، صص 336 و 332



9 . خيابانى، وقايع الأيام، صص 332 ـ 336



10 . بلاذرى، انساب الأشراف، ج2، ص190