بازگشت

عَوْن بن علي (عليه السلام)


در ميان شهداي كربلا چند نفر با نام «عون» حضور داشتند از جمله:



عون بن علي بن ابي طالب،برادرناتني امام حسين(عليه السلام) كه مادرش اسماءبنت عميس بود.



روز عاشورا هنگامي كه «عون» از امام(عليه السلام) تقاضاي رفتن به ميدان نبرد كرد، امام(عليه السلام)به او فرمود: چگونه با اين جمعيت انبوه نبرد خواهي كرد؟ او پاسخ داد: كسي كه جان خود را نثار راهت مي كند، به كم و زياد بودن دشمن نمي انديشد. 1 امام(عليه السلام) وي را در آغوش كشيد و گريست. 2 او جنگ نماياني كرد و به خيمه بازگشت و خطاب به امام حسين(عليه السلام)گفت: برگشتم تا لحظه اي ديگر تو را ببينم.



امام(عليه السلام) دستور داد هنگام رفتن عون به نبرد، اسب وي را عوض كردند. او در اين مرحله از جنگ، صالح بن يسار را ديد و وي را شناخت. صالح يكي از كساني بود كه در حكومت اميرالمؤمنين(عليه السلام) به خاطر شرب خمر تازيانه خورده بود و مسؤول اجراي حد او همين «عون» بود. او وقتي عون را شناخت به هتاكي و فحاشي نسبت به او پرداخت و به وي حملهور شد ولي به خاك مذلّت افتاد و به دست عون به جهنم روانه شد و اندكي بعد، عون توسط دشمن غدّار ديگري به فيض شهادت رسيد. 3




پاورقي

1 . «مَنْ كانَ باذِلاً فِيكَ مُهجتَه لَمْ يبال بِالكثرة و القلّة.»



2 . شهدايى كه امام (عليه السلام) در حال حيات ظاهريشان بر آنها اشك ريخته باشد انگشت شمارند و از آن جمله اند: عون بن على بن ابى طالب.



3 . معالى السبطين، ج1، ص262، مجلس هفدهم.