بازگشت

حسين با پدر


شش سال از عمرش با پيامبر بزرگوار سپري شد،و آنگاه كه رسول خدا (ص) چشم از جهان فرو بست و به لقاء پروردگار شتافت،مدت سي سال با پدر زيست.پدري كه جز به انصاف حكم نكرد،و جز به طهارت و بندگي نگذرانيد،جز خدا نديد و جز خدا نخواست و جز خدا نيافت. پدري كه در زمان حكومتش لحظه اي او را آرام نگذاشتند،همچنانكه به هنگام غصب خلافتش جز به آزارش برنخاستند.در تمام اين مدت،با دل و جان از اوامر پدر اطاعت مي كرد، و در چند سالي كه حضرت علي (ع) متصدي خلافت ظاهري شد،حضرت حسين (ع) در راه پيشبرد اهداف اسلامي،مانند يك سرباز فداكار همچون برادر بزرگوارش مي كوشيد،و در جنگهاي «جمل »،«صفين »و«نهروان »شركت داشت. (13) و به اين ترتيب،از پدرش امير المؤمنين (ع) و دين خدا حمايت كرد و حتي گاهي در حضور جمعيت به غاصبين خلافت اعتراض مي كرد.



در زمان حكومت عمر،امام حسين (ع) وارد مسجد شد،خليفه ي دوم را بر منبر رسول الله (ص) مشاهده كرد كه سخن مي گفت.بلا درنگ از منبر بالا رفت و فرياد زد:از منبر پدرم فرود آي... (14)

پاورقي





13- الاصابه ج 1 ص 333.



14- تذكرة الخواص ابن جوزى ص 34- الاصابه ج 1 ص 333،آنطور كه بعضى از مورخين گفته اند اين موضوع تقريبا در سن دهسالگى امام حسين (ع) اتفاق افتاده است.