بازگشت

هاتف مرگ


كاروان امام حسين (ع ) به سوي كربلا در حركت بود بي آن كه به ظاهر كسي از مقصد نهايي آگاه بـاشـدحـضرت هم چنان كه بر اسب سوار بود به خواب سبكي رفت وقتي به خود آمد چند بار اين كلمات را برزبان جاري ساخت : ((انا للّه و انا اليه راجعون و الحمد للّه رب العالمين )).



پسرش علي بن حسين پرسيد: پدر جان اين جملات را براي چه فرمودي ؟ .



فـرمـود: چـنـد لـحـظه خواب مرا در ربود, سواري در مقابلم ظاهر شد كه مي گفت اين گروه مي روند ومرگ به سوي آنها مي آيد, فهميدم او خبر از مرگ ما مي دهد.



گفت : پدر جان خداوند هيچ بدي برايت پيش نياورد, آيا ما بر حق نيستيم .



فرمود: چرا قسم به كسي كه همه بندگان به سوي او باز مي گردند, ما بر حقيم .



عرض كرد: بنابراين از مرگ باكي نيست .



فرمود: پسرم ! خداوند بهترين پاداشها را نصيب تو گرداند (93) .