بازگشت

امام حسين (ع ) كاروان يزيد را مصادره مي كند


امـام حـسـين (ع ) از مكه خارج شد به ((تنعيم )) رسيد و در آنجا با كارواني از يمن مواجه شد اين كـاروان را كـه حـامـل پـارچه و زعفران بود ((بحير بن ريسان )) كارگزار يزيد در يمن براي يزيد فرستاده بود حضرت دستور داد بار كاروان را مصادره كنند آنگاه به شترداران فرمود هر كس ميل دارد تـا عـراق بـا مـا بيايد تمام كرايه اش را مي دهيم و هركس مي خواهد از همين جا جدا شود, به همين مقدار كرايه دريافت مي كند.



گـروهـي كـرايـه يمن تا مكه را گرفتند و از همانجا جدا شدند و گروهي هم تا عراق در خدمت آن حضرت بودند و حضرت علاوه بر كرايه , به هر كدام يك دست لباس بخشيد (78) .



امـام حـسـيـن (ع ) براي مخالفت با حكومت اموي قيام كرده بود و تمام هم او در اين قيام اين بود كـه مـاهـيت حكومت اموي را براي مردم روشن سازد براي آن حضرت شهادت و پيروزي ظاهري يـكسان بود او پيروزي خود را در اين مي ديد كه مردم را به حقيقت حال آگاه كند تا مردم حساب اسلام را ازبني اميه جدا كنند.



با توجه به اين مقدمه , حضرت به سه دليل كاروان مزبور را مصادره كرد:



1ـ امـام جـانـشـيـن بـر حـق پيامبر خداست و بيت المال حقيقتا در اختيار اوست امام مجاز است بـراي مـصـلـحـت ديـن و مسلمين در اموال عمومي تصرف كند محموله اين كاروان نيز از اموال عـمـومـي مـسـلـمـانان بود و يزيد غاصبي كه به هر صورت بايد او را از تصرف در اموال مسلمين بازداشت .



2ـ در صـورتـي كـه مـردم كـوفـه به وعده خود وفا مي كردند, امام به پشتوانه مالي نياز داشت تا بـتـوانـدسـپاهي تجهيز كند و با بني اميه مبارزه نمايد و اين محموله مي توانست در اين راه مورد استفاده قرار گيرد.



3ـ شـخـصـيت امام به گونه اي در جامعه اسلامي مطرح بود كه تمام حركات و مواضع او معيار و مـيـزان بود, به طوري كه مردم از موضع گيري او حق و باطل را باز مي شناختند اباعبداللّه فرزند پـيـامـبـر وصـالـح ترين و با تقواترين فرد در بين مسلمانان بود, هنگامي كه مردم مي شنيدند آن حضرت اموال يزيد رامصادره كرده است , به ناحق بودن او آگاه مي گشتند