بازگشت

پانزدهم ذي الحجه ولادت حضرت امام مهدي عليه السلام






*



اي روي تو خورشيد هدايت هادي عليه السلام هستي تو دهم امام و ما را باشد از لطف تو اميد عنايت هادي عليه السلام

*



گلواژه دفتر ولايت هادي عليه السلام از لطف تو اميد عنايت هادي عليه السلام از لطف تو اميد عنايت هادي عليه السلام



هادي امت



امام پيوند قدسي آسمان و زمين است. تجلي سيطره روح الهي بر تن خاكي، و امامت طيف گسترده و مائده روحاني خداوند است كه تاريخ را و ابديت روح آدميان را به خويش فرا ميخواند. اين عقل خاكي، جز به مدد نسيمي كه از گلستان هدايت امام ميوزد، به سرا پرده قداست و طهارت افلاكي راه نمي برد.



تصوير تابناك امامت فرا راه مردمان است در طريق عبوديت. و زمزمه جاري كلام امام و درياي طراوت و شفافيت حضور امام مشتاقان را به سوي حقيقت ميكشاند.



بشريت، اگر تن به هدايت آسماني امام در ندهد، به در يوزگي خاك و امامان دروغين ناپاك در خواهد افتاد و شيعه در تلاطم امواج خروشان تاريخ و در انبوه در هم پيچيده دشواريها و درشتي ها، هماره چشم به اي نه درخشان امامت دوخته است و سر بر استان آسمان ولايت سائيده است و اين است كه در درا زناي زمان و چرخش چرخ روزگار، بر سر پاي خويشتن ايستاده است.



امامان شيعه در روزگار خود - هر يك بر حسب اوضاع و شرايط روزگار و احوال و افعال آدميان - به گونه اي نگهبان حريم حرمت عقل و وحي بوده اند.



آنچه از تفاوت و اختلاف عرصه هاي عمل، كلام و حركت امامان به چشم ميآيد. اگر چه از بيرون و منظر تاريخي نا پيوسته و گونه گون باشد. در درون و باطن از انجام و پيوستگي برخوردار است تعيين حركت و شيوه هاي عمل در نظام ولايت و امامت محتاج بازنگري و باز سنجي تاريخ زندگي امامان است.



نگرشي كه بر مبناي توحيد و بنيادهاي استوار هدايت گري امام متكي باشد، از ژرف نگري و آينده بيني و هوشياري پيامبرانه امامان به شگفت خواهد آمد. اگر يك سو قيام خونبار امام حسين عليه السلام است. و يك سو صلح سرخ امام حسن عليه السلام، و اگر يك طرف نشر علم و احكام و انديشه هاي كلامي و فقهي و... است، در عصر امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام و يك طرف، حفظ و استمرار بخشيدن به تداوم خط ولايت - در عصر امام جواد عليه السلام و امام هادي عليه السلام همه و همه تصويري واحد است از آيينه تابناك و درخشنده امامت.



مورخي كه بي عنايت به اين گونه گوني عرصه ها و عرضه ها در پي تاريخ نگاري و درخشان است كه زندگاني آسماني اش كتاب سترگ حقيقت است.



حضرتش نيمه ذي الحجه در سال دويست و دوازده هجري در حوالي مدينه چشم عالميانه را به چهره ملكوتي خويش گشود. پدر بزرگوارش، حضرت امام جواد 7 - آيت خداوند در زمين و مادرش حضرت ثمانه مغربيه (كه به سيده شهرت دارد) است. نام حضرتش علي است كه رمز آسماني عروج انسان است و ميراث خاندان عصمت. ناصح، نقي، هادي، فقيه، عالم، شهيد و خالص از القاب حضرت است كه هر يك برخاسته از منش و شخصيت گرانقدر و روحاني اوست. دوران امامت آن حضرت از سال 220 هجري - سال شهادت پدر بزرگوارش، امام جواد 7 - تا سال 254 هجري - تاريخ شهادت خود آن حضرت - به درازا كشيد. 34 سال از عمر 52 ساله آن حضرت بر سه سكوي پاسداري از حريم قرآن و رسالت و امامت گذشت. حضرتش، همچون پدر، در خردسالي (به تقريب هشت سالگي) به امامت رسيد و اعجاز امامت ديگر بار در چهره امامي ديگر تجلي كرد.



اگر چه ستمكاران ناباورانه در عهد امامت حضرت جواد عليه السلام به سختي از امامت و توانايي پيامبر گونه او در سن خردسالي شكست خورده و دچار گونه اي حيرت ديوانه وار گشته بودند، اما در عهد امامت حضرت هادي عليه السلام نيز، از خردسالي حضرتش بر نتابيدند و در پي برهم زدن و آشوبگري در انديشه شيعي بر اندند و ديگر بار حضرت را به آزمايشهاي علمي و فكري آزمودند تا شايد رخنه اي در سد مستحكم امامت دراندازند، جنيدي نامي را بر حضرت گماردند تا او را در خردسالي مجاب كند. امام او سرگشته و حيران از جوشش چشمه هاي علم حضرت به شگفت در آمد و حلقه محبت و ولايت حضرت را در گوش كرد. ميگفت: نمي دانم خردسالي چنين كه ديوارهاي مدينه او را در بر گرفته اند، اينهمه علم و معرفت را از كجا فرا چنگ آورده است!



عصر زندگي امام هادي عليه السلام، عصري پر تلاطم و آكنده از دشواريها و ستمگري ها - براي شيعيان - بود.



آشفتگي سياسي و اقتصادي و درهم پاشيدگي اوضاع اصلاح اجتماعي، مجال را براي حاكمان ستمگر تنگ نمي كرد و آنان بر تعصب و تقويت پايه هاي جور و ستم ميافزودند



زمامداران خونخوار عباسي از هر فرصتي براي نابودي و از ميان برداشتن - تنها مخالفان سر سخت خود، (شيعيان) سود ميجستند.



اين زمان، حفظ تجمع شيعيان و استمرار بخشيدن به مقاومت و امر ارشاد سياسي و اجتماعي، رسالت خطير و حساس امامت بود. دستگيري و تعقيب بزرگان شيعه. همچون محمد بن صالح و محمد بن محمد الحسيني و... و نيز شهادت بسياري از آنان همچون يحيي بن عمر و... و ايذاء و آزار شيعيان، كار را بر آنان چنان دشوار ساخته بود كه اگر نقش امامت حضرت در كار نبود، اثري از شيعه بر جاي نمي ماند.



و روشن است كه امام نيز از خطر توطئه و دسيسه هاي شوم جباران روزگار و خونخواري همچون متوكل در امان نمي ماند. امام جماعت حرمين (مكه و مدينه) از سوي دستگاه خلافت، به متوكل عباسي نوشت كه: اگر ترا به مكه و مدينه حاجتي هست، علي بن محمد (هادي) را از اين ديار بيرون بر كه بيشتر اين ناحيه را مطيع خود گردانيده است.



و اين پس از سعايت مخالفان و دشمنان و تفتيس مكرر و چند باره خانه حضرت بود كه هيچ به دست نيآورده بودند.



مسعودي آورده است كه: در باب حضرت امام علي النقي عليه السلام - نزد متوكل سعايت كردند و گفتند كه در منزل ان جناب اسلحه بسيار و نامه هاي فراوان است كه شيعيان او از قم براي او فرستاده اند و آن جناب عزم آن دارد كه بر تو خروج كند... يحيي بن هر ثمه از فرماندهان ارتش متوكل ميگويد: سراي او را بازرسي كردم و در آن جز قرآن و كتب علمي چيزي نيافتم



تمام اين جريانهاي اجتماعي، عاقبت متوكل را مجبور كرد كه امام را به سامرا، مقر حكومت خويش فرا بخواند تا حضرتش را در حيطه مراقبت و اطلاع خويش محصور كند.



و اين بود كه به قريب بيست سال از زندگي حضرت در سامرا و مقر حكومت عباسي گذشت. در تمام اين دوره بيست ساله حضور جماعتي از بني عباس - كه تاريخ آن را ياد ميكند - نشانگر تلاش حكومت عباسي براي تنگ كردن مجال بر حضرت امام هادي عليه السلام است.



تاريخ صحنه هاي شگفت را از حضور امام در عرصه مقاومت و ظلم ستيزي در حافظه خود گنجانيده است. گاه حضرت را به اجبار به مجلس عيش متوكل وارد ميكنند و متوكل حضرتش را (نعوذ با لله). به باده نوشي ميخواند و آن گاه كه امامم خردمندانه اهانت او را پاسخ ميگويد از امام ميخواهد كه دست كم شعري بخواند و امام گرچه شاعر نيست، اما دشمن را با تير ابياتي شگرف شگفت بر زمين عجز و ناتواني ميدوزد:





*



با توا علي قلل الا جبال تحرسهم و استترلوا بعد عز من معاقلهم و اتسكنوا حفرا يا بنسما نزلوا

*



غلب الرجال فلم تنفعهم القلل و اتسكنوا حفرا يا بنسما نزلوا و اتسكنوا حفرا يا بنسما نزلوا



... ستمگران بر قله كوههاي خانه ساختند ولي چه سود كه كوهها نيز ياري شان نكردند...



آنگاه از فراز كوه ها به شيب گورها در افتادند... چه جايگاه پليدي!



تربيت شاگردان و پرورش مردان سترگي كه هر يك زمانه اي را متحير ميسازند و دنيايي را مبهوت ميكنند از ديگر بركات فيض حضور حضرت است، بزرگاني همچون حسين ابن سعيد، ابو هاشم جعفري، عبد العظيم حسني و ابن سيكت (شاعر شهيد) از آبشخور روحاني فيض امام سيراب گشته اند.



سر آنجام، جباران زمانه، عظمت حضور امام را تاب نياوردند و حماسه شهادت كه ميراث خاندان ولايت است، دوباره تاريخ را به چرخش در آورد، امام عليه السلام را به زهر دشمني و كينه، به شهادت رساندند، و سوگ حضرتش را جاودانه ساختند.



اما دريغ كه چراغ هدايت خاموش گردد و در كار امامت شكست در گيرد!!



ميلاد حضرتش بر شيفتگان حضرت خجسته باد



ماه فروزاني دگر





*



ساقي امشب با پيماني دگر باغبان را گو بپاشد بذر شادي در زمين بايد آدم در جنان امشب گل افشاني كند تا نترسد نوح پيغمبر ز طوفان بلا آتش نمروديان خاموش گرديد و خليل شهر يثرب سينه سينا شده كز لطف حق گر مسيحا مرده را زا نفاس گرمش زنده كرد بر جواد ابن الرضا حق داده از درياي جود خيزران بايد زند گلبوسه بر روي عروس فاطمه در باغ جنت بزم شادي چيده است از شب ظلماني و تاريكي ره غم مخور خاتم پيغمبرانت تبريك گويد بر علي زد قدم در ملك هستي حافظ صلح حسن نهضت خونين عاشورا و پيكار حسين محور چرخ عبوديت چو زين العابدين گوهري را داده بر ما مكتب بحر العلوم فارغ التحصيلي از دانشگه فقه و اصول همچنان موسي ابن جعفر در مقام بندگي تا نماند در جهان خالي سرير ارتضا چون جواد آمد بدنيا منبع جود و سخا از ولاي هادي دين شاعر ژوليده را حق نموده شامل لطف فراواني دگر

*



سفره رنگين كرده بهر تازه مهماني دگر تا ببارد ابر رحمت باز باراني دگر تا به تخت گل نشيند جان جاناني دگر رحمت حق كرده بر پا باز طوفاني دگر تكيه گاهش تخت گل شد در گلستاني دگر زد قدم در اين جهان موسي ابن عمراني دگر جسم او را داده ميلاد نقي، جاني دگر گوهر ارزنده و در درخشاني دگر كز شرف آورده بهر دين نگهباني دگر چون كه ديده نهمين گل را به داماني دگر ز آنكه آيد بعد شب صبح درخشاني دگر چون علي را آمده ماه فروزاني دگر تا دهد با صبر خود در صحنه جولاني دگر يافته از اين پسر گرمي ميداني دگر داده بر محراب طاعت عشق و ايماني دگر تا نگردد جاگزين علم، ناداني دگر آمده و بر ما دهد سر خط عرفاني دگر آمده با خط انسانساز انساني دگر آمده همچون رضا در دهر سلطاني دگر كز علوش گشته رنگين خوان احساني دگر حق نموده شامل لطف فراواني دگر حق نموده شامل لطف فراواني دگر



سرود در ميلاد حضرت امام هادي عليه السلام





*



مژده ز ميلاد ولي عشر مژده ز ميلاد علي النقي سبط نبي مير همه متقي شاه عشر هادي جن و بشر مژده ز ميلاد ولي زمين ماه دهم بارقه ذوالمنن شمس هدي پادشه بحر و بر مژده ز ميلاد شه ملك دين محور دين عروه اهل يقين شد بجهان ماه رخش جلوه گر هادي دين زاده خير لبشر

*



هادي دين زاده خير البشر هادي دين نوگل باغ تقي شبل علي بحر نقاوت نقي هادي دين زاده خير البشر شبل علي والد پاك حسن زاده زهرا وصي بوالحسن هادي دين زاده خير البشر نور خدا سرور اهل يقين حجت حق مظهر جان آفرين هادي دين زاده خير لبشر