بازگشت

دهم ربيع الثاني وفات وديعه آل محمد صلّي الله عليه وآله وسلّم حضرت فاطم






*



دختر سلطان امكان حضرت معصومه است زائرين روضه اش را اي صبا از من بگو با خبر از سر پنهان حضرت معصومه است

*



خواهر شاه خراسان حضرت معصومه است با خبر از سر پنهان حضرت معصومه است با خبر از سر پنهان حضرت معصومه است



دردمند غربت و هجران



سلام بر تواري دختر ولي خدا، سلام بر تو اي خواهر ولي خدا. سلام بر تو اي عمه ولي خدا، اشنايي به تاريخ و زندگاني اهل بيت عصمت و طهارت يكي از لوازم معرفت و محبت به آنان است كه به نص قرآن كريم دوستي خاندان پيامبر صلّي الله عليه وآله وسلّم خود مزد رسالت رسول الله است.



از آنجا كه پيامبران و ائمه معصومين عليهم السلام منشا خيرات و بركات و راهنمايان و هاديان به سوي نيكيها هستند تمام اثار به جاي مانده از ايشان بويژه فرزندان صالحشان، فرشتگان رحمت الهي براي امت اسلام هستند كه در جاي جاي بلاد اسلام بسان دانه هاي باران پراكنده اند و حيات دين را سر سبز داشته اند و هر يك باب فيضي بر دوستداران دين و پويندگان راه خدا گشوده اند.



حضرت فاطمه معصومه عليها السلام دخت هفتمين امام از زمره زنان عفيف و پاكدامني است كه در راه امامت و ولايت رنجها كشيد و غصه ها خورد و سختيها و مشكلات سفر را تحمل كرد و يعقوب وار به اشتياق و اميد ديدار يوسف شتافت. دين اسلام آنجا كه از حركات حق جويانه سخن به ميان ميآيد تجسم عيني انسانيت را در قالب زنان و مردان قديس و انقلابي به نمايش ميگذارد، لذا ميبينيم كه حوا در كنار ادم، هارون، مريم در كنار عيسي، خديجه در كنار محمد صلّي الله عليه وآله وسلّم، زهرا در كنار علي عليهما السلام و زينب عليها السلام در كنار حسين عليه السلام قرار دارند و به نقش موثر و سازنده خود ميپردازند.



زن مسلمان تنها با شناخت و معرفتي كه از تاريخ زندگاني و مسئوليتهاي اجتماعي و نقش سازنده اين بزرگواران دارد ميتواند به عظمت مقام خود پي ببرد و جايگاه واقعي خويش را در نظام آفرينش بشناسد، در اين راستا تمسك و الگو قرار دادن و اظهار دوستي با خاندان رسالت ضرروري است و اين امر تنها با زبان ميسر نمي شود بلكه براي ان بزرگواران نشانه هايي است كه بهترين آنها تبعيت از روحيات، اخلاقيات و دستورات حياتبخش آنان است و از ديگر نشانه هاي دوستي با اهل بيت برائت از دشمنان، زيارت قبور مقدسه آنان و فرزندان صالح ايشان، نامگذاري به نامهاي آنان و دانستن تاريخ و زندگاني ايشان ميباشد.



از ميان دختران حضرت امام موسي كاظم عليه السلام تنها فاطمه ملقب به معصومه است كه در قم مدفون ميباشد.



درباره شخصيت والاي ايشان همين بس كه در زيارات ماثوره، ان حضرت دختر، خواهر و عمه ولي خدا خداونده شده است، در فرازي از زيارت انحضرت ميخوانيم: اي فاطمه شفاعت كن مرا در بهشت، همانا براي تو در نزد خداوند منزلتي است بس والا.



اين فراز از زيارت گوياي شان و منزلت ايشان در نزد خداوند است.



درباره عظمت وجودي ان گوهر ناشناخته از ائمه عليهم السلام احاديثي نقل شده است. حضرت امام صادق عليه السلام درباره مقام و منزلت ايشان چنين ميفرمايد: خدا را حرمي است و آن مكه است، رسول خدا را حرمي است و ان مدينه است، اميرالمومنين را حرمي است و آن كوفه است و ما را حرمي است و آن قم است....



در فضيلت زيارت حضرت فاطمه بنت موسي كاظم عليه السلام روآيات بسيار وارد شده است: سعد بن سعد ميگويد از امام رضا عليه السلام راجع به فاطمه دختر امام موسي كاظم پرسيدم فرمودند كسي كه او را زيارت كند بهشت جاي اوست و از حضرت جواد عليه السلام روايت است كه فرمودند كسي كه عمه مرا در قم زيارت كند بهشت براي اوست.



ان چه مسلم است ان معصومه مظلوم عمرش با فراق و هجران پدر بزرگوار و انگاه با جدائي و دوري از برادر والا مقامش در دنيايي از غم و اندوه سپري شد.



در ويژگيهاي چندين بانوي والاقدر، شبيه مادرش حضرت زهرا عليها السلام است، مرگ در جواني هم يكي از اين نقاط اشتراك و تشابه است. هفده ساله است كه برادرش حضرت رضا عليه السلام به اجبار از مدينه به مرو برده ميشود و مامون با عنوان ولايت عهدي او را به پايتخت خود احضار ميكند در اين هنگام سال دويست هجري است، و داع درد مندانه و پر سوزي كه حضرت رضا عليه السلام هنگام ترك مدينه به سوي مرو انجام ميدهد همه را به گريه مياندازد. همه ميدانند كه حضرت را پس از اين (سفر بي بازگشت) نخواهند ديد از اين رو يكسال نمي گذرد كه حضرت معصومه عليها السلام به شوق ديدار بردارش عزم سفر ميكند و به قصد خراسان به راه ميافتد اما دست تقدير، تدبير ديگري انديشيده است، به ساوه كه ميرسد بيمار ميشود قراين نشان ميدهد كه اين بيماري او را از پاي خواهد افكند، ميپرسد تا قم چقدر فاصله است ميگويند ده فرسخ، ميخواهد كه او را به قم برسانند، وقتي به قم ميرسد عده اي از بزرگان و چهره هاي معتبر قمي به استقبال او ميشتابند، موسي ابن خزرج اشعري در پيشاپيش استقبال كنندگان است، پيش ميرود و زمام ناقه دختر موسي ابن جعفر را ميگيرد و ا را به طرف خانه خود ميبرد، موسي ابن خزرج تنها افتخار ان را دارد كه هفده روز از دختر امام پذيرايي كند، حال اين بانو وخيم تر ميشود و چشم از جهان بسته، به خانه ابدي آخرت كوچ ميكند. به دستور موسي ابن خزرج او را غسل ميدهند و كفن ميكنند و براي خاكسپاري به قطعه زميني به نام بابلان كه متعلق به موسي ابن خزرج است منتقل ميكنند، سردابي را حفر كرده اند كه پيكر اين بانو را در آنجا دفن كنند بر سر اين كه چه كسي بدن مطهر حضرت معصومه را برداشته و وارد قبر كند ميان خاندان و بستگان موسي ابن خزرج اختلاف ميشود، در نهايت تصميم ميگيرند كه خادم پير و با ايمان و صالحي كه دارند، بدن او را در قبر بگذارد، كسي را در پي ان خادم كه نامش قادر است ميفرستند ولي در همين لحظه چشمشان به دو سوار نقابدار ميخورد كه از سوي ريگزار به شتاب ميايند، چون به جنازه نزديك ميشوند فرود آمده بر او نماز ميخوانند و وارد سرداب شده و جنازه را وارد آنجا و به خاك ميسپارند سپس بيرون ميايند و بي آنكه حتي يك كلمه با كسي سخن بگويند ميروند و كسي نمي شناسد كه اين دو سوار ناشناس و در واقع، شناس با اين بانوي گرامي كيستند؟



از ان پس سايباني از حصير بر قبر او ميسازند تا آنكه زينب دختر امام جواد عليه السلام قبه اي بر روي قبر عمه اش حضرت معصومه عليها السلام بنا ميكند و حرم مطهر حضرتش بارگاه قدسيان و جايگاه نزول ملائكه گشت و همه روزه دوستداران ولايت از دوره و نزديك، پروانه وار بر گرد ضريح مقدسش طواف ميكنند و رحمت و لطف انحضرت شامل حالشان ميشود.



شهر قم بواسطه اين وجود مقدس با آنكه در موقعيت جغرافيايي مناسبي قرار ندارد از دير زمان از مزايا و امتيازات خاص برخوردار بوده و محل پرورش و تربيت پويندگان راه خدا و تشنگان علم و مدافعين دين قرار گرفته است.



اكنون قم بانور ولايت كه از حرم دخت گرامي هفتمين امام ساطع و لامع است و با نور علم و دانش كه از دانشگاه حضرت امام صادق عليه السلام تابيدن مينمايد بر جانهاي پاك عاشقان خدا پرتو افشاني ميكند.



دهم ربيع الثاني سالروز و وفات حضرت معصومه عليها السلام بر همگان تعزيت و تسليت باد.



شعاعي از فروغ كاظمين





*



به ديوار و در اين بيت توحيد بود اين بارگاه روح پرور شعاعي از فروغ كاظمين است به چشم آنكه محرم هست و بيناست مزار خواهر سلطان طوس است چو اينجا شد چراغ عشق روشن بود اين درگه از ابواب رحمت كه اشك عاشقان شد جويبارش تواي زائر به تنظيم شعائر بيا اينجا به اشك خود وضو كن بپا خيز و بخوان اذن دخولش به اذن حيدر و زهراي اطهر قدم چون مينهي داخل از اين در زند چون حلقه بر اين در گدايي كه اي سائل دعايت مستجاب است بخواه از رحمت حق، انچه خواهي حسان همچو رضا، معصومه قم بود مشكل گشار در كار مردم

*



فروغ عترت و قرآن توان ديد حريم دختر موسي ابن جعفر چو موسي را در اينجا نور عين است در اينجا تابشي از طور سيناست كه ماه طلعيت شمس الشموس است به دلها اين حرم شد پرتو افكن در باغي است از باغات جنت نميگردد خزان هرگز بهارش ببوس اين درگه قدوس و طاهر بيا جان خود اينجا شستشو كن اجازت از خدا گير و رسولش به اذن يازده، معصوم ديگر بگو بسم الله و الله اكبر بگوش جان او آيد ندائي محب آل عصمت كامياب است كه بيحد است الطاف الهي بود مشكل گشار در كار مردم