عزادار و مقاومت در عمليات انتقام
عزادار در راه وفاداري و همدلي با امام زمانش چنان قدرتمند و استوار است كه خود را براي هر سختي و بلايي آماده كرده است. او
درس استقبال عاشقانه از بلا و شهادت را از امام حسين عليه السلام و اصحاب عاشق و باوفاي او به خوبي فراگرفته است و اين سخن سيدالشهدا عليه السلام را با يقين و شيريني پذيرفته است كه خطاب به يكي از يارانش فرمودند:
«و الله البلاء و الفقر و القتل اسرع الي من احبنا من ركض البراذين، و من السيل الي صمره، قلت و ما الصمر؟ قال: منتهاه و لولا أن تكونوا كذلك لرأينا أنكم لستم منا. [1] - به خدا سوگند، بلا و فقر و قتل به سوي دوستان ما از حركت اسبان تيزپا و جريان سيل در صمرش سريع تر است. عرض كردم صمر چيست؟ فرمودند: منتها اليه سيل (قرارگاه سيل) اگر چنين نبود هر آينه ما شما را از خود نمي دانستيم».
آري اگر ما مثل حسين عليه السلام اهل جهاد و شهادت و اهل صبر بلاها و دشمني ها و اذيت ها در راه دين نباشيم، حضرت ما را از خودشان نمي دانند. مگر مي توان از خدا خواست كه در دنيا و آخرت با محمد و آل محمد عليهم السلام باشيم بدون آنكه سنخيت و شباهتي در خود نسبت به آنان ايجاد كرده باشيم. ميزان همراهي ما با آنها در دنيا و آخرت به ميزان عشق ما به خداوند و پايبندي به دين او و نيز ميزان آمادگي ما براي جانفشاني در راه دين و مكتب اهل بيت عليهم السلام بستگي دارد. براي عزادار تحمل هر رنج و سختي براي خدمت به پدر تنها، مظلوم و محبوب تر از جانش، شيرين و آسان است. زيرا بزرگترين رنج و بلا براي او دور بودن از خود حضرت است.
نازپرورد تنعم نبرد راه به دوست
عاشقي شيوه ي رندان بلاكش باشد
(حافظ)
اي كه از كوچه ي معشوقه ي ما مي گذري
برحذر باش كه سر مي شكند ديوارش
(حافظ)
در زلف چون كمندش اي دل مپيچ كانجا
سرها بريده بيني بي جرم و بي جنايت
(حافظ)
راه و منش او از راه مردمي كه سيدالشهدا عليه السلام اين گونه آنها را مذمت مي كند، جداست:
حقا كه مردم بندگان دنيايند و دين ناچيزي بي جان بر زبانشان است كه بر گردش تا آنجا حلقه مي زنند كه دنيايشان در فراخ باشد و هر گاه با بلا آزموده شوند دينداران اندك گردند. [2] .
پاورقي
[1] بحارالانوار، ج 64، ص 249، ح 85.
[2] ان الناس عبيد الدنيا و الدين لعق علي السنتهم يحوطونه مادرت معائشهم فاذا محصوا بالبلاء، قل الديانون. موسوعة کلمات الحسين عليهالسلام، ص 356.