بازگشت

عزادار حقيقي و عمل به وظيفه اش در قبال امام زمان


عزادار حقيقي به خوبي مي داند كه سوگواري و برپايي مجالس بزرگداشت براي اهل بيت عليهم السلام فقط قسمت كوچكي از وظيفه الهي او نسبت به آنان است بلكه وظيفه بالاتر توجه به درس ها و عبرت هاي عاشورا و عمل به آنها است.

عمل به تكليف از جمله درس هايي است كه عزادار حقيقي از عاشوراييان فراگرفته است. او خود را نسبت به امام زمانش مكلف و مسئول مي داند. همان طور كه قرآن كريم هر كس را نسبت به امام زمانش مسئول و مكلف مي داند. [1] عزادار نيك مي داند كه بايد به تنهايي در دادگاه عدل الهي نسبت به رفتار خود با امام زمانش پاسخگو باشد لذا، براي عمل به وظيفه اش منتظر هيچ كس نمي ماند، منتظر سازمان ها، نهادها و اشخاص نيست. او خودش به تنهايي براي خارح كردن امام زمان عليه السلام از تنهايي، غيبت، اضطرار و آوارگي تلاش مي كند. او مانند شهداي كربلا كه هرگز به كمي نفراتشان توجه نكردند و هر يك فقط و فقط به فكر انجام وظيفه اش در قبال امام مظلوم و تنهايش بود و كاري به نتيجه و تأييد ديگران نداشت، عمل مي كند مانند عبدالله بن حسن عليه السلام كه وقتي ديد عمويش تنها و مجروح به روي زمين افتاده است و دشمن دور او را گرفته است، خود را به عمويش رساند و هنگامي كه ابجر بن كعب شمشيرش را فرود آورد كه امام را بكشد، دست خود را در مقابل شمشير او گرفته تا از امامش دفاع كند و دستش قطع شد و در آغوش عمويش حسين عليه السلام افتاد تا اينكه حرمله او را با تير به شهادت رساند. [2] .


عزادار حقيقي يا «منتظر حقيقي» در اين مرحله مي داند كه اگر بخواهد رضايت خدا را جلب كند و به هدف خلقت و كمال نهايي و غايي وجودش نايل شود، بايد به اين «تنها موعظه» خداوند تبارك و تعالي در قرآن كريم عمل كند كه فرمود:

(قل انما اعظكم بواحدة ان تقوموا لله مثني و فرادي [3] - اي رسول ما، به امت بگو كه من به يك سخن شما را موعظه مي كنم و آن سخن اين است كه شما خالص دو نفري و يا به تنهايي براي خدا قيام كنيد.)

امام امت درباره اين موعظه خداوند چنين مي فرمايد:

«خداي تعالي در اين كلام شريف، از سر منزل تاريك طبيعت تا منتهاي سير انسانيت را بيان كرده و بهترين موعظه هايي است كه خداي عالم از ميانه تمام مواعظ انتخاب فرموده و اين يك كلمه را پيشنهاد بشر فرموده، اين كلمه تنها راه اصلاح دو جهان است. قيام براي خدا است كه ابراهيم خليل الرحمن را به منزل خلت رسانده و از جلوه هاي گوناگون عالم طبيعت رهانده.



خليل آسا در علم اليقين زن

نداي لا احب الآفلين زن



قيام لله است كه موساي كليم را با يك عصا به فرعونيان چيره كرد و تمام تخت و تاج آنها را به باد فنا داد و نيز او را به ميقات محبوب رساند و به مقام صعق و صحرا كشاند. قيام براي خدا است كه خاتم النبيين صلي الله عليه و آله را يك تنه بر تمام عادات و عقايد جاهليت غلبه داد و بت ها را از خانه خدا برانداخت و به جاي آن توحيد و تقوا را گذاشت و نيز آن ذات مقدس را به مقام قاب قوسين او ادني رساند.

خودخواهي و ترك قيام براي خدا ما را به اين روزگار سياه رسانده و همه جهانيان را بر ما چيره كرده و كشورهاي اسلامي را زير نفوذ ديگران درآورده... موعظت خداي جهان را بخوانيد و يگانه راه اصلاحي را كه پيشنهاد فرموده بپذيريد و ترك نفع هاي شخصي كرده تا به همه ي سعادت هاي دو جهان نائل شويد و با زندگاني شرافتمندانه دو عالم دست در آغوش شويد». [4] .

آري خودخواهي ما و ترك قيام براي خدا است كه ما را به روز سياه


غيبت امام زمان عليه السلام و تنهايي و غربت حضرت كشانده و مستكبران را بر كشورهاي اسلامي حاكم كرده است. همان طور كه خود آن حضرت فرموده: «اگر شيعيان نسبت به ما وفادار و همدل بودند ظهور ما به تأخير نمي افتاد.» [5] راه چاره همان است كه امام امت فرمود يعني موعظه خداي جهان را بخوانيم و يگانه راه اصلاحي را كه پيشنهاد فرموده، بپذيريم و ترك نفع هاي شخصي كنيم و با منتقم اصلي حسين عليه السلام آشتي كنيم و با وفاداري نسبت به او، براي رفع موانع ظهورش و نبرد با دشمنانش قيام لله كنيم و از اين حالت دنيازدگي و انفعالي خارج شويم و با كنار گذاشتن نفع هاي شخصي و جيفه ي گنديده ي دنيا، براي ظهورش عملياتي شويم. [6] امام خميني قدس سره در جاي ديگر مي فرمايند:

«خدا فرموده است:

(انما اعظكم بواحدة ان تقوموا لله مثني و فرادي)

نگوييد تنها هستيم، تنهايي هم بايد قيام بكنيم، اجتماعي هم بايد قيام كنيم، با هم بايد قيام كنيم. همه موظفيم به اينكه براي خدا قيام كنيم». [7] .

همچنين مي فرمايند:

«موعظه خدا را يادآور مي شويم:

(ان تقوموا لله مثني و فرادي ثم تتفكروا) براي خدا قيام كنيد و از تنهايي و غربت نهراسيد». [8] .

در زيارت عاشورا پس از اعلام برائت از بنيانگذارن ظلم به اهل بيت عليهم السلام و نيز كساني كه آنها را از مقامشان كنار زدند و همچنين كساني كه مقدمات جنايات ظالمان را فراهم كردند. نسبت به پيروان و


تابعين و دوستان آنها نيز اعلام برائت مي شود يعني از همه كساني كه در طول تاريخ در مصيبت اعظم به خصوص در غيبت امام زمان عليه السلام نقش داشته و كار آنها به نحوي مانعي بر سر راه ظهور منجي بشريت بوده است.

براي همين است كه بلافاصله خطاب به سيدالشهدا عليه السلام چنين عرض مي كنيم:

«يا اباعبدالله اني سلم لمن سالكم و حرب لمن حاربكم الي يوم القيامة [9] - اي اباعبداله من تا قيامت با كساني كه با شما در سلم و صلح هستند در صلحم و با كساني كه با شما در جنگ هستند، در جنگم».

به اين ترتيب نظام دوستي و دشمني عزادار حقيقي به طور كامل روشن و مشخص است. او با همه كساني كه شيعه و محب اهل بيت عليهم السلام هستند و با آنها دشمني ندارند، در صلح و دوستي است و با همه كساني كه دشمن اهل بيت عليهم السلام و به خصوص امام زمان عليه السلام هستند در جنگ است. و اين دوستي و دشمني تا قيامت ادامه دارد. اگر دشمنان امام زمان تا قيامت هم با حضرت مخالفت و دشمني داشته باشند، عزادار حقيقي هرگز از مبارزه و جهاد عليه آنها خسته و ناتوان نمي شود. لذا پس از اعلام جنگ با دشمنان آنها، ابتدا بنيانگذاران ظلم بر آنها را مورد لعن قرار مي دهيم و پس از اين كار انتقام حسين عليه السلام را به همراه امام زمان عليه السلام آرزو مي كنيم. چرا كه مبارزه با دشمنان اهل بيت بدون همراهي با امام زمان عليه السلام فايده ندارد و انتقام از آنان بدون آن حضرت ممكن نيست. بنابراين عنصر جهاد و مبارزه هرگز از زندگي عزادار حقيقي حذف نمي شود. او تا وقتي كه با مصبيت اعظم غيبت امام زمان عليه السلام آن


هم در اوج غربت و مظلوميت و تنهايي روبه روست، هرگز آرام و قرار ندارد.

او تا لحظه باشكوه ظهور و از بين رفتن اين مصيبت اعظم به مبارزه با دجال ها و موانع ظهور ادامه مي دهد. و پس از ظهور نيز به جهاد در راه امامش براي انتقام امام حسين عليه السلام و ساير اهل بيت عليهم السلام ادامه مي دهد و رمز اينكه اين مبارزه و جهاد هميشگي و طولاني است، اين است كه قرآن كريم به همه مسلمين دستور داده است كه تا رفع فتنه و مصائب از جهان و حاكميت دين خدا در سراسر جهان به جهاد مقدس خود ادامه دهند:

(و قاتلوهم حتي لا تكون فتنة و يكون الدين كله لله [10] - با كافران جهاد كنيد كه ديگر فتنه اي باقي نماند و آيين همه ما در دين خدا باشد.)

كدام فتنه و مصيبت براي جامعه انساني بالاتر از غيبت امام زمان عليه السلام و محروميت جامعه جهاني از رهبر معصوم و متخصص الهي و مظهر خدا است.

عزادار حقيقي در اين مقطع حساس و سرنوشت ساز با تشخيص وظيفه الهي جهاد، بدون فوت وقت تا رفع اين بزرگترين فتنه، و تا رسيدن به امام خود و جهاد در ركاب او، به مبارزه مي پردازد.

او نيك مي داند بهترين زمان براي سربازي و خدمت و تقرب نسبت به امام زمان عليه السلام زمان كنوني است. نه زمان ظهور كه زمان پيروزي است. چنانكه قرآن كريم مي فرمايد:

(لا يستوي منكم من أنفق من قبل الفتح و قاتل اولئك أعظم درجة من الذين أنفقوا من بعد و قاتلوا و كلا وعد الله الحسني و الله بما تعملون خبير [11] - آن مسلماناني كه پيش از فتح مكه در راه دين انفاق و جهاد كردند با ديگران برابر


نيستند، آنان درجه اي عظيم تر دارند، تا كساني كه بعد از فتح انفاق و جهاد كردند، البته خدا به هر دو طايفه وعده احسان داد. و خدا به آنچه مي كنيد آگاه است.)

قيام و جهاد براي برطرف كردن موانع ظهور ارزش و اهميت بيشتري نسبت به سربازي و جهاد در ركاب آن حضرت را دارد. زيرا قرآن كريم همراهي با امام را قبل از پيروزي باارزش تر و مهم تر مي داند.

بزرگترين گناه براي عزادار در مرتبه پنجم تنها گذاشتن امام زمان عليه السلام است. عزادار كه در اين مرتبه آگاهي زيادي نسبت به درس ها و پيام هاي عاشورا دارد، به وفاداري و همدلي نسبت به امام زمانش بيشترين توجه و اهتمام را دارد. او از اصحاب عاشورا درس بزرگ وفاداري نسبت به امام زمان خويش را به خوبي آموخته است. وفاداري يعني پاي بند بودن به عهد و پيماني كه بسته ايم. وفاي به عهد به خصوص نسبت به امام و رهبر معصوم از بزرگترين واجبات است و پيمان شكني و بي وفايي از بزرگترين محرمات مي باشد. قرآن كريم و روايات معتبر اسلامي مملو از توصيه اكيد به رعايت عهد و وفاداري و پرهيز از عهدشكني و بي وفايي است.

سيدالشهدا در روز عاشورا درباره دو گروه دوستان و دشمنان سخن گفت. دوستان خويش را به وفاداري ستود و دشمنانش را به خاطر بي وفايي شان مورد نكوهش و سرزنش قرار داد. در مورد دوستانش فرمودند:

«فاني لا اعلم اصحابا اوفي و لا خيرا من اصحابي [12] - من اصحابي باوفاتر و بهتر از اصحابم نمي شناسم».

در روز عاشورا وقتي بر بالين مسلم بن عوسجه آمد، اين آيه شريفه را خواند:


(فمنهم من قضي نحبه و منهم من ينتظر و ما بدلوا تبديلا [13] - از مؤمنين مرداني هستند كه به عهد خويش با خدا صادق بودند، برخي شان به عهد خود وفا كرده و جان باختند، برخي هم منتظرند و عهد و پيمان را هيچ دگرگون نساختند.)

درباره دشمنانش نيز چنين فرمودند: «اگر اهل وفا به پيمان نيستيد و عهد خويش را شكسته و بيعت مرا از گردن خود كنار نهاده ايد، به جانم سوگند، با پدرم، با برادرم، و با پسرعمويم مسلم بن عقيل نيز همين كار را كرديد». [14] .

در زيارت اربعين خطاب به خود آن حضرت چنين عرض مي كنيم:

«اشهد انك وفيت بعهد الله و جاهدت في سبيله حتي اتيك اليقين - شهادت مي دهم كه تو به عهد خود وفا كردي و تا رسيدن به يقين (و شهادت) در راه او جهاد كردي».


پاورقي

[1] (يوم ندعوا کل اناس بامامهم - روزي که ما هر گروهي از مردم را با پيشوايان دعوت مي‏کنيم.) سوره اسراء، آيه 71.

[2] بحارالانوار، ج 45، ص 53.

[3] سوره سبأ، آيه 46.

[4] صحيفه‏ي نور، ج 1، ص 3.

[5] بحارالانوار، ج 53، ص 177.

[6] براي آشنايي بيشتر با کيفيت عملياتي شدن به بخش چهارم کتاب آشتي با امام زمان عليه‏السلام مراجعه شود.

[7] صحيفه‏ي نور، ج 16، ص 201.

[8] همان، ج 127، 20.

[9] زيارت عاشورا.

[10] سوره انفال، آيه 39.

[11] سوره حديد، آيه 10.

[12] موسوعة کلمات الامام الحسين، ص 395.

[13] سوره احزاب، آيه 23.

[14] موسوعة کلمات الامام الحسين، ص 361.