بازگشت

مصيبت من درآوردي


از حرفهاي كم محتوا و ظاهر عشق و عاشقي كه ته آن هيچ چيز نيست، دوري كنيد. از مفاهيم حسيني، از مفاهيم اسلامي، از صبر، از جهاد، از تقوا، از پارسايي و راههاي زندگي در شعرها استفاده كنيد و آنها را بخوانيد. آن جايي هم كه از مصائب صحبت مي شود، مصيبت صحيح گفته شود؛ نه مصيبت من درآوردي. گاهي انسان مي بيند كه بعضي از گويندگان و سرايندگان و خوانندگان - جسارت نباشد - مايلند براساس اقتضاي جلسه، شوري پيش بيايد؛ لذا كلمه يي كه به ذهنشان مي رسد، همان جا آن را مي گويند؛ اين طوري نباشد. حادثه يي اتفاق افتاده، بايد آن حادثه را درست بيان كنند؛ برداشتهاي نادرست نباشد. من به آقايان مداح ها سفارش كرده ام؛ بعضي از شماها هم كه مداح و يا مستمع مداح ها هستيد. قبل از اين كه شروع به مدح يا مصيبت كنند، بخشي را به اخلاقيات اختصاص دهند؛ شعرهاي اخلاقي و شعرهاي داراي مباني معرفتي بخوانند؛ البته شعر خوب و سنگين، نه شعرهاي بي ربط. نگوييد اين شعر خيلي خوب است؛ خيلي خوب بودن شعر را اهلش بايد تشخيص دهند. گاهي اوقات بعضي ها مي گويند يك شعر خيلي عالي؛ اما وقتي گوش مي كني، مي بيني شعر بسيار پايين و نازلي است. بالاخره كساني شعرشناس اند؛ بايد تشخيص دهند كه اين شعر، خوب و عالي است. خصوصيت و اثر شعر عالي اين است كه چه بفهميم و چه نفهميم، وقتي مي شنويم، تحت تأثير قرار بگيريم. تأثير هنر در مخاطب، تأثير قهري و طبيعي و غالبا ناخودآگاه است. همين طور در آهنگ ها. در آهنگ هايي كه اسمش را آهنگ پاپ


مي گذارند، من مخالفتي با لهجه هاي خودماني ندارم؛ اما چرا انسان تقليد كند؟ اين همه مايه ي ابتكار در درون انسان وجود دارد؛ برود از فلان گوينده ي بي سروپاي مثلا اسپانياني يا آرژانتيني تقليد كند كه مثلا چه بشود؟! آن هم در مفاهيم به اين مهمي. آدم با يك چيز مهمل، مستمع را معطل كند؛ جوان را بيخود معطل و سرگرم كند؛ اينها درست نيست. مضامين بايد همراه با فكر، همراه با عمق، همراه با معرفت و همراه با عاطفه باشد؛ يعني صيقل و لعاب عاطفه حتما در آن وجود داشته باشد تا شيرين شود. [1] .



پاورقي

[1] بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامي در ديدار هيأت رزمندگان اسلام 3 / 6 / 1384.