بازگشت

هنرمندي در نحوه ي بيان


من به منبر خيلي عقيده دارم. امروز اينترنت، ماهواره، تلويزيون و ابزارهاي گوناگون ارتباطي فراوان هست، اما هيچ كدام از اينها منبر نيست؛ منبر يعني روبه رو نفس به نفس حرف زدن؛ اين يك تأثير مشخص و ممتازي دارد كه در هيچ كدام از شيوه هاي ديگر، اين تأثير وجود ندارد. اين را بايد نگه داشت؛ چيز باارزشي است؛ منتها بايستي آن را هنرمندانه ادا كرد تا بتواند اثر ببخشد.

يك نكته در همين زمينه ي تبليغ عرض بكنم: در دعاي صحيفه ي سجاديه يك جا حضرت سجاد (عليه السلام) از طرف خودش به خداوند متعال عرض مي كند كه: «تفعل ذلك يا الهي بمن خوفه اكثر من رجائه لا ان يكون خوفه قنوطا»؛ من خوفم از رجايم بيشتر است، نه اين كه مأيوس باشم. اين، يك اعلان رسمي و دستورالعمل است. خوف را همراه رجاء حتما به دل ها بدميد؛ و خوف را بيشتر. اين كه ما آيات رحمت الهي را بخوانيم - كه بعضي از اين آيات و مبشرات، مخصوص يك دسته ي خاصي از مؤمنين است و به ما ربطي ندارد - و يك عده اي را غافل كنيم و نتيجه اش اين بشود كه خيال كنند - با يك توهم معنويت - غرق در معنويتند و از واجبات و ضروريات دين در عمل غافل بمانند، درست نيست. در قرآن، بشارت مخصوص مؤمنين است؛ اما انذار براي همه است؛ مؤمن و كافر مورد انذارند. پيغمبر خدا گريه مي كند، شخصي عرض مي كند: يا رسول الله! خداوند فرمود: «ليغفر لك الله ما تقدم من ذنبك و ما تأخر». اين گريه براي چيست؟ عرض مي كند: «أولا اكون عبدا شاكرا»؛ يعني اگر شكر آن مغفرت را نكنم، پايه ي آن مغفرت سست خواهد شد. در همه حال، انذار بايد بر دل ما و مستمعان ما حاكم باشد. راه، راه دشواري است؛ بشر بايست خود را براي پيمودن اين راه و رسيدن به آن سرمنزل آماده كند. [1] .



پاورقي

[1] بيانات در ديدار روحانيون و مبلغان در آستانه محرم 5 / 11 / 1384.