بازگشت

مظلوميت امام سجاد


موضع گيري سياسي امام سجاد عليه السلام از ويژگي خاصي برخوردار بود، امامت آن حضرت با خلافت عبدالملك بن مروان و وليد بن عبدالملك همزمان بود.

در اين دوره، از نظر امام عليه السلام زمينه مبارزه نظامي وجود نداشت؛ زيرا آن حضرت طعم تلخ بي وفايي مردم را در كربلا چشيده بود و مي دانست جامعه براي دريافت معارف و فرهنگ آمادگي ندارد. در اين موقعيت سيل عقايد ضد ديني جامعه اسلامي را فراگرفته بود و مردم، بويژه نسل جديد، به احكام و مباني اسلام پايبند نبودند.

امام سجاد عليه السلام، با تشخيص درست واقعيات جامعه، به ايجاد انگيزه هاي معنوي در مردم پرداخت و آن ها را به خداترسي و كرنش در برابر معبود يكتار فراخواند.

آن حضرت، در قالب دعا و تضرع و گريه، فضايي معنوي در جامعه پديد آورد و اعمال ستم پيشگان بني اميه را مورد اعتراض قرار داد.

آن بزرگوار در يكي از دعاهايش چين مناجات مي كند:

اللهم ان هذا المقام لخلفائك و أصفيائك و مواضع أمنائك في الدرجة الرفيعة التي اختصصتهم بها قد ابتزوها، و أنت المقدر لذلك، لا يغالب أمرك، و لا يجاوز المحتوم من تدبيرك كيف شئت و أني شئت، و لما أنت أعلم به غير متهم علي خلقك و لا لارادتك حتي عاد صفوتك و خلفاؤك


مغلوبين مقهورين مبتزين، يرون حكمك مبدلا، و كتابك منبوذا، و فرائضك محرفة عن جهات أشراعك، و سنن نبيك متروكة، اللهم العن أعداءهم من الأولين والآخرين، و من رضي بفعالهم و أشياعهم و أتباعهم؛ پروردگارا، دولت و حكومت ويژه خلفا و برگزيدگان توست. آنان كه از سوي تو چنين فرمان داشتند و براي نمايندگي ات در زمين از شايستگي برخوردار بودند. تو چنين خواسته اي و اراده تو به هر چه بپيوندد، با مصلحت مطلق و خير محض مقرون است؛ ولي برگزيدگان پاكدامن و شايسته تو مقهور و مغلوب و مظلوم به سوي تو بازگشتند.[ حقوق آن ها را پايمال و به آن ها ستم شده است ]آن ها فرمان تو را دست خوش تعطيل و اهمال يافتند، كتابت را متروك و سنت هاي پيامبرت را پايمال ديدند.

پروردگارا! بر دشمنان برگزيدگانت و آنان كه به دشمني اين قوم راضي اند، لعنت و نكبت فرو فرست و پيروان گمراه و سياه كارشان را از درگاه خود دور ساز. [1] .


پاورقي

[1] صحيفه سجاديه، دعاي 48، فراز نهم و دهم.