بازگشت

عترت پيامبر اكرم


يكي از مهم ترين موضوعاتي كه همواره در تاريخ مسلمين مورد كنكاش بسياري از انديشمندان دنياي اسلام قرار گرفته، موضوع عترت و جايگاه آن در دين مبين اسلام است.

آن چه در اين ميان با اهميت است، اختلاف عميق و تباين شگرف ديدگاه هاي فرقه هاي مختلف نسبت به اين مبحث حساس اعتقادي است.

مهم تر آن كه التزام يا عدم التزام به اعتقاد صحيح در اين مورد، مستقيما حيات ابدي انسان را تحت تأثير قرار داده و ذره اي تقصير يا حتي قصور در خصوص آن، ابديتي شوم را براي انسان مسلمان رقم مي زند.

از اين رو شايسته است تا با بينشي صحيح، عقيده خالص و ناب را با استعانت از منابع الهي - و از آن جمله بيانات نوراني نبي اكرم صلي الله عليه و آله و سلم - باز شناسيم و با عزمي راسخ در تقويت آن بكوشيم.

بعضي از فرقه ها، عترت پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم را صرفا به لحاظ وابستگي و خويشاوندي با آن حضرت، تقديس نموده، آنان را اكرام مي نمايند.


از ديدگاه آنان مهم ترين دليل براي اكرام عترت، تنها انتساب خويشاوندي آنان به نبي اكرم صلي الله عليه و آله و سلم است و عصمت و طهارت آنان، ربطي به اين جريان ندارد؛ مثلا سخنان پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم در مدح و وصف عترت خود، و نيز سفارش هاي آن حضرت در اين مورد، تنها به لحاظ مراعات رابطه خانوادگي و نسبت و قرابت است.

بر اساس اين طرز تفكر، احترام عترت پيامبر، ريشه و مباني زميني دارد!!

به عبارت ديگر، از آن جا كه پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم، همانند سايرين تشكيل خانواده داده و به تبع آن، صاحب فرزند و نوادگاني شده اند، لذا مسلمانان ناگزيرند به جهت اين وابستگي، براي فرزند و نوادگان وحي احترام قائل شوند. [1] .


پاورقي

[1] بر اساس همين نگرش زميني است که عده‏اي مغرض، به خود جرأت داده‏اند، تا کلام پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم را تحريف نموده، عليرغم روايات صريح و متعددي که عترت نبي اکرم صلي الله عليه و آله و سلم را به روشني معرفي نموده‏اند، مصاديق اين موضوع را به همسران پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم نيز تسري دهند.

در يک کلام، اين پايين‏ترين شأني است که مي‏توان مقام و مرتبت والاي عترت پيامبر عليهم‏السلام را به آن تنزل داد و شايد اگر برخي از مغرضين، رابطه متعارف خانوادگي عترت پيامبر با آن گرامي را مي‏توانستند انکار نمايند، حتي اين حد از شرافت را براي خاندان پيامبر قائل نبوده و به اندکي! اکرام و تقديس، هر چند در مقام ادعا و کلام نيز، تن نمي‏دادند.