نخستين راويان كربلا
نخستين كساني كه وقايع عاشورا را بيان مي كردند و دل سنگ را مي گداختند، امام سجاد عليه السلام و حضرت زينب عليهاالسلام بودند.
رواياتي كه از حضرت سجاد عليه السلام در اين باره نقل شده است از همه منابع، اعتبار بيشتري داشته و موثق تر است. در برخي از منابع آمده كه چون زينب كبري (سلام الله عليها) بر بالين پيكر پاره پاره امام حسين عليه السلام رسيد سخني بر زبان جاري نمود كه با شنيدن آن دوست و دشمن به گريه و زاري پرداخت و در حقيقت نوعي ماتم سرايي در همان تاريخ و در صحراي كربلا صورت گرفت.
اهل بيت امام حسين عليه السلام از شام به مدينه آمدند و در حوالي اين شهر مدتي كوتاه توقف نمودند، اهالي شهر پيامبر با شور و هيجان به استقبال آنان رفتند. در ميان مستقبلين «بشير بن جذلم» حاضر بود.
پس از اين كه امام سجاد عليه السلام او را ديدند، فرمودند: اي بشير پدرت شاعر بود، آيا تو هم از اين ذوق
بهره اي داري؟
پاسخ داد: آري.
حضرت دستور دادند اين شاعر جلوتر از آنان به مدينه برود و ورود اهل بيت بازمانده از نهضت كربلا را به زبان شعر اعلام كند. او هم ابياتي ساخت كه سوزناك و جانگداز بود و با صداي بلند و به حالت گريه براي مردم مدينه خواند. [1] .
پاورقي
[1] ابياتي نيز به امکلثوم (سلام الله عليها) منسوب است که در راه مراجعت به مدينه گفته بود و چند بيت شعر به دختر عقيل بن ابيطالب در کتب مقاتل نسبت دادهاند که سه بيت آن را «ابوريحان بيروني» در کتاب مشهور «آثار الباقيه» ضبط کرده است.
بنابراين نخستين شعر مرثيه و اولين سوگواري براي حماسه سازان کربلا مربوط به همان سال 61 هجري است.
از آن پس شعرايي چون کميت اسدي (متوفي 126 ه.ق) و سيد اسماعيل حميري (متوفي 179) براي امام صادق عليهالسلام با اشعارشان مرثيه خواني کردند، در حالي که اهل حرم نيز پشت پرده نشسته گوش ميدادند و ميگريستند.
دعبل خزاعي (متوفي 246 ه.ق) نيز در مرثيه گويي اهل بيت معروف است و در واقع به قول علي موسوي گرمارودي: «شعرا اين گلبانگ را رساتر خروشيدهاند و از ايشان هر کس جان مايهي فرياد خويش را از تولاي حسين عليهالسلام و حماسه سوگ سرخ او بيشتر سيراب ساخته سر سبزتر برآمده است...»
سيد رضي دوازده قصيده در مرثيه حضرت سيد الشهداء دارد که اين ابيات از قصيده داليهاي است که آن را در محرم سال 391 سروده و مهدوي دامغاني به فارسي برگردانيده است.