بازگشت

نهراسيدن از نيروي دشمن


امام حسين عليه السلام به همه ي انسان هاي آزاده آموخت كه مي توان تنها جنگيد و از نيروي دشمن ترسي به دل راه نداد. انسان الهي و پيرو حسين بن علي عليهماالسلام، چنانچه نيروي خود را در مقابل دشمن ناچيز ديد، نبايد صحنه ي مبارزه را ترك كند، بلكه بايد با توكل به قدرت بي پايان الهي با تمام وجود مقاومت كند.

حضرت علي عليه السلام در اين باره مي فرمايد:

والله لو تظاهرت العرب علي قتالي لما و ليت عنها؛ [1] .

به خدا سوگند، اگر تمام عرب پشت به پشت هم دهند تا با من بجنگند، از آنها روي برنمي تابم.

حضرت امام حسين عليه السلام نيز كه تعداد افرادش از زن و مرد و كوچك و بزرگ، از حدود 150 تن تجاوز نمي كرد، با قاطعيت در مقابل دشمن ايستاد و حتي يك قدم هم عقب نشيني نكرد. با اين كه در آخر تنها ماند و كسي هم به نداي هل من ناصر او پاسخ نداد، به تنهايي در مقابل دشمن


ايستاد؛ زيرا او فرزند قرآن و بر اين باور است كه شهادتش براي نجات دين اسلام است و شكست در آن راه ندارد. بر اين اساس در روز عاشورا مي فرمايد:

ألا اني زاحف بهذه الاسرة علي قلة العدد و خذلان الناصر؛ [2] .

آگاه باشيد كه من با همين گروه اندكي كه به من پيوسته اند و با اين كه ياران به من پشت كرده اند، آماده ي جهاد هستم.

يعني هرگز نبايد از بسياري دشمن در دل هر مسلماني كه مجهز به منطق قرآن است، رعب و وحشتي ايجاد شود. منطق مستدل و مستحكمي همچون:

ان يكن منكم عشرون صابرون يغلبوا مأتين و ان يكن منكم مائة يغلبوا الفا من الذين كفروا بأنهم قوم لا يفقهون؛ [3] .

اگر تعدادتان بيست نفر باشد ولي استقامت داشته باشيد بر دويست نفر از دشمن، و اگر صد نفر باشيد بر هزار نفر آنان غلبه خواهيد كرد؛ چرا كه دشمنان گروهي هستند كه نمي فهمند.

زيرا آنها نمي دانند براي چه مي جنگند، ولي شما آگاهانه به ميدان مبارزه پا مي گذاريد و در ميدان جهاد و مبارزه با خدا معامله مي كنيد.


پاورقي

[1] نهج‏البلاغه، نامه‏ي 45.

[2] اللهوف، ابن‏طاووس، 57.

[3] انفال (8) آيه‏ي 65.