بازگشت

برخوردهاي احساسي


علت اصلي اين ويژگي را مي توان رسوخ نكردن ايمان در قلب هاي آنان دانست. از افراد و قبايلي كه با ديدن شوكت اسلام به آن پيوستند، انتظاري جز اين نمي رود. اساسا براي تشويق و ترغيب مردم كوفه به


جنگ چاره اي جز استفاده از ابزار تحريك كننده ي احساس نبود. كه البته اين غليان احساسات به زودي فروكش، و رهبران جامعه را دچار مشكل مي كرد. امام حسين عليه السلام در روز عاشورا خطاب به كوفيان مي فرمايد:

اي اهل كوفه! ما را با اشتياق به فرياد رسي خواستيد و ما براي فرياد رسي شما آمديم، پس شمشيري را كه در دستانتان بود، عليه ما تيز كرديد و آتشي را كه ما بر ضد دشمنان شما و خودمان افروخته بوديم، براي سوزاندن ما آورديد. [1] .

جلوه ي ديگري از اين احساسات را هنگام ورود اسيران به كوفه و سخنراني خاندان اهل بيت و گريه و زاري كوفيان مي توان مشاهده كرد، به گونه اي كه «ام كلثوم» از آنها مي پرسد:

شما كه بر ما مي گرييد، پس چه كسي خاندان ما را كشته است!؟

بعدها مختار ثقفي توانست از احساسات كوفيان به خوبي بهره برداري كند، هر چند هنگام ياري او را تنها گذاشتند تا به دست مصعب بن زبير كشته شد. [2] .

البته برخي از نويسندگان، ويژگي هاي ديگري نيز برشمرده اند كه مثل تناقض در رفتار، فريبكاري، تمرد بر واليان، روحيه فرار از مشكلات، اخلاق بد، طمع و تأثير پذيري از تبليغات از آن جمله اند. [3] .


پاورقي

[1] موسوعة کلمات الامام الحسين عليه‏السلام ص 498.

[2] تاريخ طبري، ج 4، ص 558.

[3] مردم شناسي کوفه، نعمت الله صفري فروشاني.