بازگشت

آموختن و كوشش براي خارج شدن از گروه عوام


اسلام نمي پسندد كه گروهي در جهل بمانند و هميشه چشم به ديگران بدوزند، بلكه از انسان ها خواسته است در پي دانش باشند و از آن سو از


عالمان نيز پيمان گرفته است كه دانش خود را به ديگران بياموزند.

حضرت علي عليه السلام در يك تقسيم بندي افراد جامعه را به سه گروه تقسيم مي كند:

الناس ثلاثة: فعالم رباني و متعلم علي سبيل نجاة و همج رعاع اتباع كل ناعق يميلون مع كل ريح لم يستضيئوا بنور العلم و لم يلجؤوا الي ركن وثيق [1] .

مردم سه دسته اند: عالمان رباني ( كساني كه به علم پايبند بوده و بدان عمل كرده و هدايت يافته و رباني شده اند ) ؛ جويندگان دانشي كه بر راه نجات هستند ( زيرا به دنبال هدايت و عمل بدان هستند ) و احمقاني بي سر و پا كه دنبال هر صدايي مي روند و با هر بادي حركت مي كنند، همان هايي كه به نور علم روشني نيافته اند و به ستون محكمي پناه نبرده اند.

گروه اول قابل ستايشند و گروه سوم بايد براي رهايي از ناداني تلاش كند و خود را به علم بيارايد و با تلاش و كوشش جزء دو دسته ي اول درآيد.

جامعه ي مطلوب اسلام، جامعه اي است كه تك تك اعضاي آن «خواص» باشند، خود اهل تجزيه و تحليل مسايل بوده، براساس بصيرت موضع گيري كنند.


پاورقي

[1] نهج‏البلاغه، حکمت 147.