امر به معروف و نهي از منكر
بر خواص جامعه لازم است كه براي تحقق بخشيدن به انديشه هاي خوب و ريشه كن كردن مفاسد، قيام كنند و در اين راه دعوت به خوبي ها و بر حذر داشتن از بدي ها از اهميت خاصي برخوردار است. اگر خواص جامعه نسبت به مسايل حساس باشند و به خوبي ها دعوت كنند و در مقابل بدي ها موضع بگيرند، عوام نيز پيروي مي كنند و جامعه به رستگاري مي رسد. اما اگر خواص آگاه در اداي اين وظيفه به دلايل مختلف سستي بورزند، زمينه ي ريشه دواندن فساد در جامعه حاصل مي آيد و در مدتي كوتاه فساد و تباهي سراسر تار و پود جامعه را در برمي گيرد:
لتأمرن بالمعروف ولتنهن عن المنكر او ليستعلمن عليكم شراركم [1] .
يا امر به معروف و نهي از منكر مي كنيد و يا ( در اثر ترك آن ) اشرارتان بر شما مسلط مي شوند.
امر به معروف و نهي از منكر گرچه دو واجب همگاني است، ولي نقش خواص در آن بيشتر است و به همين جهت، در آيات و روايات اين خواصند كه بيشتر مورد خطاب قرار گرفته اند.
لو لا ينهيهم الربانيون و الاحبار عن قولهم الاثم و اكلهم السحت لبئس
ما كانوا و يصنعون [2] .
چرا كه عالمان رباني و دانشمندان، آنان را از گفتار گناه و حرام خوردن نهي نكردند، عمل ايشان ( ترك نهي از منكر ) چه زشت و بد است.
با توجه به شرايط امر به معروف و نهي از منكر نيز معلوم مي شود كه اين تكليف بيشتر بر دوش خواص است. امام صادق عليه السلام مي فرمايد:
انما هو علي القوي المطاع العالم بالمعروف عن المنكر؛
اين وظيفه بر عهده افراد توانمندي است كه حرفشان خريدار دارد و توانايي تشخيص معروف را از منكر دارند.
اين صفت خواص است كه هم بينش لازم را دارند و هم در جامعه از قدرت و مكنت اجتماعي برخوردارند و امر و نهي آنان كار ساز است.
پاورقي
[1] وسائل الشيعه، شيخ حر عاملي، ج 11، ص 394.
[2] مائده (5) آيهي 63.