بازگشت

پيروي از رهبران ديني


خداوند پيروي از فرستادگان الهي را، بر مردم واجب شمرده و ثمره اين پيروي را سربلندي و عزت مندي و رستگاري مي داند: (...فالذّين آمنوا به و عَزَّرُوه و نَصَرُوه ُ وَ اتَّبَعُوا الذي اُنْزِل َ مَعَه ُ اولئك هم المفلحون ) ؛

پس آنان كه به او (پيامبر) گرويدند و از او حرمت و عزت نگاه داشتند و ياري او كردند و نوري را كه به او نازل شد پيروي نمودند، آن گروه به حقيقت رستگاران عالمند.

در آيه اي ديگر به زيبايي از نقش رهبران الهي در عزت بخشي مردم خبر مي دهد:

(وَ لَوْ اَهلكنا بَعذاب ٍ مِن قَبْلِه ِ لَقالوا ربّنا اَرْسَلْت َ اِلَيْنا رَسَولاً فَنَتّبع آياتك من قَبْل ِ اَن ْ نَزِل َّ وَ نَخْزي ) ؛

اگر ما آنان را از قبل (آمدن قرآن ) به عذابي هلاك مي كرديم ، بي ترديد مي گفتند:پروردگارا! چرا پيامبري به سوي ما نفرستادي ، تا پيش از آن كه خوار و رسوا شويم از آيات تو پيروي كنيم !

امام سجاد (ع) با تكيه بر نقش رهبران ديني مي فرمايد:

«طاعة ُ وُلاة ِ الاَمْر تَمام ُ العِزّ؛ پيروي از اولي الامر و رهبران ديني نهايت عزّت و سربلندي است .»

از آن سوي ، مخالفت با فرستادگان الهي ، عامل زبوني انگاشته شده است :

«اِن ّ الذين يُحادوُّن َ الله و رَسُولَه اولئك في الاَذَلّين ؛ در حقيقت ، كساني كه با خدا و پيامبر او به دشمني بر مي خيزند، آنان در (زمره ) خوارترين خواهند بود.»

سرزنش كوفيان از سوي امير مؤمنان (ع) كه با سرپيچي از فرمان امام ، «به جاي عزت ، به زبوني » رضادادند، «ارَضيتُم .... بالذُّل مِن َ الْعَزّ خلفاً؛ آيا به ذلت به جاي عزت راضي شديد»، از نمونه هاي تلخ تاريخ اسلام است .