بازگشت

عزتمندان واقعي


در كلام وحي ، عزّت تنها از آن خداست : (فَلِلّه ِ العِزَّة ُ جميعاً) ؛

تمام عزّت در اختيار خداي منان است .

(ان َّ العزّة للهِ جميعاً) ؛

همانا همه عزّت نزد خداست .

گر چه عزت در انحصار خداست و عزّت بالاصاله از آن اوست ، اما خداوند عزت آفرين و عزت بخش نيز هست و هر كسي را كه بخواهد، عنايت خواهد كرد و هر كسي به دنبال بزرگي و ارج مندي است ، بايد فقط از خدا طلب كند: (مَن ْ كان َ يُريدُ الْعِزَّة َ فلِلّه العزّة جميعاً) ؛

هر كه بزرگي و ارجمندي خواهد پس (بداند كه ) بزرگي و ارج مندي همه از آن خداست .

و به هر كه خواهد، دهد. با توجه به انحصار عزت بخشي در نزد پروردگار، قرآن ، فقط خداوند، پيامبر و مؤمنان را عزت مندان و ارج مندان مي شمارد: (وللهِ العِزَّة ُ وَ لِرَسوُلِه ِ ولِلْموُمنين ) ؛

عزت و بزرگي از آن خدا و پيامبرش و مؤمنان است .

مفسّران درباره شأن نزول اين آيه به داستان زير اشاره مي كنند:

روزي عبداللهبن اُبّي (سركرده منافقان مدينه ) كه همواره به اختلاف ميان مسلمانان مي انديشيد، با سودجويي از مناظره لفظي گروهي از مهاجران با انصار، لب به سخن گشود و با كينه و نفرت ، مهاجران را مورد عتاب قرار داد و به كنايه ، به پيامبر (ص) توهين نمود و مدعي شد كه : اگر به مدينه برگرديم ، قطعاً آن كه عزت مندتر است ، زبون تر را از آن جا بيرون خواهد كرد.

او با اين گزافه گويي ، خويش را عزّت مند و رسول الله را زبون مي انگاشت و مردم مدينه را در همراهي با پيامبر شماتت مي كرد. در ميان آن جمع ، جواني به نام «زيد بن ارقم » كه از قوم عبدالله ابن اُبّي نيز بود، در برابر سركرده منافقان ايستاد و گفت : به خداسوگند كه تو درميان قوم خود زبون ، كوچك و مورد نفرت هستي و محمد (ص) در اوج عزّت از سوي خدا و دل پذير ميان مسلمانان است . ديگر تو را با اين سخن ، هرگز دوست نخواهم داشت . عبدالله از اين سخن زيد به خشم آمد و او را به مسخره گرفت .زيد بن ارقم پس از بازگشت ، نزد رسول خدا رفت و آن حضرت را از گفته عبدالله بن اُبّي آگاه ساخت .پيامبر نيز او را احضار كرد، ليكن او به دروغ ماجرا را منكر شد و زيد بن ارقم را دروغ گو ناميد و با اين سخن ، ديگران را به شماتت گويي آن جوان راست گو وا داشت ! رسول خدا آگاهي خود را از سخن ابن اُبّي به برخي از انصار يادآور شد و در انتظار فرصتي بود تا زمينه زبوني دورويان فراهم آيد.

تفرقه افكني و شايعه پراكني از سوي منافقان ، روز به روز تشديد مي شد، تا آن كه آيات سوره منافقون نازل شد و خداوند پرده از گزافه گويي عبدالله بن اُبّي و درستي سخن زيد برداشت ، آن جا كه فرمود:

(يَقوُلُون َ لَئِن ْ رَجَعْنا اِلَي الْمَدينة ِ لَيُخْرِجَن َّ الاَعَزُّ مِنْها الاَذَل َّ وللهِ الْعِزَّة ُ وَ لِرَسُولِه ِ ولِلْمُؤْمِنين َ ولكِن َّ المنافقون لا يَعْلَمون .) ؛

مي گويند اگر به مدينه برگرديم ، همانا آن كه عزت مندتر است ، آن زبون تر را از آن جا بيرون خواهد كرد. ولي عزّت از آن خدا و از آن پيامبر و از آن مؤمنان است ، ليكن منافقان نمي دانند.

آن گاه رسول خدا به تشويق زيد بن ارقم پرداخت و به راستي ِ گزارش او از سوي قرآن گواهي داد. گويا ابن اُبّي در وقت نزول آيات در مدينه نبود و چون بازگشت ، فرزندش از ورود او ممانعت كرد و به او گفت : به خدا سوگند! هرگز نمي گذارم بدون اجازه رسول خدا وارد شهر شوي ، تا آن كه امروز بداني چه كسي عزيز و چه كسي ذليل است . بنابراين عزت ، بالاصاله از آن خداوند است و بِالاِفاضه از آن ِ پيامبر و مؤمنان است ، و هر كسي عزت را از غير خدا كسب كند، آن عزّت نيست بلكه خواري و ذلّت است ؛

پيامبر اسلام (ص) فرمود:«كل ُّ عزّ ليس بالله فَهُو ذُل ٌّ؛

هر عزتي كه از خدا نيست ذلت است .

هم چنين از اميرمؤمنان (ع) روايت شده است : «العزيز بِغْيرِ الله ذَليل ٌ؛

عزيزي كه عزتش از خدا نيست ،ذليل است .

خداوند در قرآن به كساني كه عزّت را از غير مي خواهند و آن را در غير او جستو جو مي كنند، مي فرمايد: (اَلذّين يَتَخِذُّون الكافرين اَولِياء مِن ْ دُون ِ الْمؤمِنين اَيْبَتَغوُن عندهم الْعِزَّة َ فَاِن َّالعِزَّة َ للهَ جميعاً) ؛

كساني كه كافران را به جاي مومنان ، دوست و سرپرست خود برمي گزينند، آيا اين ها مي خواهند از آنان كسب عزت و آبرو كنند، در حالي كه تمام عزتها مخصوص خداست .

آيه فوق ، به تمام مسلمانان هشدار مي دهد كه عزت خود را در همه شئون زندگي ،اعم از اقتصادي ، سياسي ، فرهنگي ، نظامي و مانند آن ، از غير خدا طلب نكنند و به ديگران اعتماد ننمايند. اگر سران كشورهاي اسلامي به اين آيه و آيات مشابه توجّه مي كردند، امروز اين طور ذليل و برده استكبار جهاني و صهيونيسم غارت گر نبودند.

اگر آنان عزت را از «خدا» طلب مي كردند، دشمنان خدا اين قدر ملل مسلمان را در فشار و سختي قرار نمي دادند. مسئله اي كه اين قدر اسرائيل غاصب را جسور كرده و بي رحمانه به فلسطين و لبنان تجاوز مي كند، چيزي جز سازش ذليلانه سران اكثر كشورهاي اسلامي نيست . اگر مسلمانان جهان ، عزت واقعي را از خدا طلب مي كردند و به دولت هاي استكبار نزديك نمي شدند، امروز آمريكاي جهان خوار چنين به كشورهاي اسلامي نمي تاخت .