بازگشت

ريشه دار بودن اصلاح طلبي حضرت امام حسين


اهميت و ارزش اصلاحات اجتماعي در نهضت حضرت اباعبدالله الحسين (ع) ازآن جا بيشتر تبلور مي يابد كه علاوه بر تأييد الهي و ارزش نهادن خداي متعال به اصلاح وعمل مصلحان ، حضرت اميرمؤمنان (ع) در حساس ترين و بزرگ ترين لحظه هاي زندگي ارزش مندشان و در دردناك ترين لحظه هاي حياتشان (پس از ضربت خوردن )، رابه فرزندان خود (حسنين (ع))، و سپس علاوه بر اين دو بزرگوار به تمامي فرزندان و خاندان خويش و هر كسي كه اين نوشته هايشان به او مي رسد، مهم ترين وصيت ها رامي فرمايند. كه در آن پس از وصيت به تقواي الهي و نظم در كارشان ، به «صلاح ذات البين » سفارش مي فرمايند. و از قول جدّ (فرزندانشان ) (ص) نقل مي فرمايند كه آن حضرت (ص) فرموده اند: «صلاح ذات البين افضل من عامة الصلاة و الصيام ؛ صلاح ذات البين از كليه نماز و روزه برتر است .»

در قرآن كريم به اصلاح ذات البين اشاره شده و در كنار تقواي الهي و اطاعت از خداوند و رسولش (ص) بدان امر شده است :...(فَاتَّقُوا الله وَاَصْلِحُوا ذات َ بَيْنِكُم ْ وَ اَطيعوا اللهَ وَ رَسُولَه ُ اِن ْ كُنتُم ْ مُؤمنين َ).

علامه طباطبايي (ره) در معنا و تفسير اصلاح ذات البين ، چنين بيان فرموده است :فقيل : «ذات البين أي الحالة والرابطة السيئة التي هي صاحبة البين . فالمراد بقوله تعالي :(أصلحوا ذات بينكم )، أي أصلحوا الحالة الفاسدة والرابطة السيئة التي بينكم ؛ معناي ذات البين اين است كه حالت يا رابطه بدي كه همراه دو طرف گشته ، پس مراد الهي چنين است كه : حالت فاسد و رابطه بدي كه ميان شماست ، اصلاح نماييد، بنابراين :

اوّلاً: امر الهي (در كنار تقواي الهي ) بر اصلاح ميان امت تعلق گرفته است ؛

ثانياً: با توجّه به وصيت و سفارش حضرت اميرمؤمنان (ع) نسبت به امر تقوا و اصلاح بين مردم ، هم توجّه ويژه آن حضرت (ع) به اين امر الهي معلوم مي گردد و هم اهميت ويژه امر اصلاح امت (به واسطه سفارش آن حضرت (ع) در آن اوضاع حساس ) ظاهر مي شود.

ثالثاً: حضرت سيدالشهدا (ع) درباره امر الهي و به جهت اين كه مخاطب خاص ِّ حضرت اميرمؤمنان (ع) بودند، در قبال وصيت امام زمانشان ، مسئوليت اجراي آن را (به ويژه به عنوان خليفه و جانشين پدر و برادر بزرگوارشان ) بر عهده داشته ، در زمان مقتضي و با اوضاع حساس زمانشان ، عمل به امر اصلاح را به كار بسته و براي آن قيام فرموده و ديگران را نيز به اطاعت از حضرتشان در امر اصلاح جامعه مسلمين فرا خواندند. در قبال تعهد و احساس مسئوليت نسبت به اين مسئله حتي از ايثار جان خويش و خاندان و اصحابشان دريغ نفرمودند و حتي با آگاهي نسبت به اسير شدن نواميسشان ، باز هم چشم پوشي از اصلاح امت ِ جدّشان را روا ندانستند و مرگ را بر زندگي در جامعه اي كه ظالمان و ستم گران «مفسد و تبه كار» زيست مي كنند، ترجيح دادند.

شاعر انقلابي ، حسين ِ پژمان «بختياري » چه زيبا حماسه و عزت حسيني را ترسيم نموده است :



او كشته نيست ، زنده اعصار و قرن هاست

كِش نام نيك ، تا به ابد زيب دفتر است



خواري و سرشكستگي آرد قبول ِ ظلم

او تا جهان به جاست ، عزيز است و سرور است



آن آهنين جگر كه ز تصويرِ تيغ ِ او

تب لرزه مر سپاه عدو را، به پيكر است



مظلوم نيست ، خانه برانداز ظالم است

لب تشنه نيست ساقي نسيم و كوثر است



و در آخر به ما چنين سفارش مي كند:



دين دار باش و عدل گزين باش و مرد باش

كاين مكتب ِ گزيده سبط ِ پيمبر است



1ـ در امر اصلاحات توجّه به شايستگي و صالح بودن افراد، شرط اساسي براي تحقق اين امر است وگرنه به واسطه مدعيان كاذب ، وقايعي تلخ و گاه جبران ناپذير (و به نام اصلاحات ) رُخ مي دهد.

2ـ با توجّه به معناي صلاح ، بايد به دور از شائبه قوم گرايي و تعصب هاي غير واقعي و جاهلانه ، فقط به حقيقت امور نظرنموده و آنچه را كه شرع و صلاح مي داند، اصلاح واقعي بدانيم .

لذا مصلح واقعي هم با ميزان شرع مشخص مي گردد، نه با ديد عُرف و حتي عقل بريده از شريعت و مغلوب شهوات و هواهاي نفساني .

3ـ همان گونه كه گذشت ، با توجّه به اهميت و ضرورت اصلاحات اجتماعي ،مصلحان واقعي در جامعه اسلامي بايد با تمام توان بدين امر اهتمام ورزند (هم چنان كه حضرت سيدالشهدا (ع) بدان نظر ويژه داشتند).

4ـ در اصلاح طلبي ، بدون توجّه به امر به معروف و نهي از منكر، راه به جايي نبرده و اصلاح واقعي و مورد نظر شرع در جامعه صورت نمي پذيرد.

5ـ جامعه اي كه افراد آن به فريضه مهم امر به معروف و نهي از منكر توجّهي ندارند و تكليف خود نمي دانند و حتي تغيير حالي نمي دهند، نمي توانند مدعي پيروي ازمرام و مكتب حسيني باشند؛ زيرا، آن حضرت شهادت مي دهند: «اِنّي احب ّ المعروف و اُكره المنكر». و از ترك معروف و عمل به منكر هشدار مي دهند.

6ـ زندگي در جامعه اي كه حق متروك و باطل معمول است و در حقيقت صلاح امور تبديل به فساد گشته ، مورد پسند و تحمل شدني براي شخص مؤمن به خدا نيست ، و طلب لقاء الهي (و مرگ ) را مي نمايد. (نه آن كه بي تفاوت بوده و حتي با آنان همنشين گشته و معاشرت مسالمت آميز داشته باشد.)

7ـ در جامعه اي كه حدود الهي شكسته مي شود و فساد ظاهر مي گردد و مفسدان براي اهداف شوم خويش از انسان بهره برداري سوء مي كنند، هيچ گونه هم كاري با آنان جايز نيست . و اگر به تأييد آن تبه كاران ستم گر منجر شود، بايد تا سر حدّ شهادت ، از زير بار آنان رفتن سر بر تافت .

8ـ يادمان نرود كه فقط با امر به معروف و نهي از منكر است كه ديگر فرائض و واجبات الهي برپا مي ماند.

9ـ به واسطه امر به معروف و نهي از منكر، كه ندائي به سوي اسلام است ،اصلاحات واقعي انجام مي شود.

10ـ سرنوشت يك جامعه بستگي به سيره مداري حكم رانان آن جامعه دارد. اگر سيره اي مورد قبول خداوند در پيش گرفته شود، اصلاح در جامعه هويدا و برقرار مي گردد. و سعادت دنيا و آخرت انسان ها تأمين مي شود، وگرنه با تقليد از سيره سردمداران كفر و ستم و زر و زور، جز از طريق خود آنان نمي توان راه به جايي برد. آن هم نيست مگر با پشت كردن به ارزش هاي الهي و ديني (چنانكه در جامعه به اصطلاح متمدن غربي و اروپايي امروز شاهد آن هستيم ) كه با هر دسيسه و نيرنگي (با نام سياست ) براي رسيدن به اهداف خويش و با تن دادن به هر ذلت و خواري ، به اصلاحات اهريمني مي رسند، در حالي كه اين رسيدن به فساد و تباهي و انجام تبهكاري است نه اصلاحات . (همان گونه كه فرمايش الهي در اين باره گذشت .)

11ـ مبلغان جامعه اسلامي ، در هر زمان و مكاني و در اوضاع مناسب ، بايد مردم را متوجه ضرورت امر اصلاحات اجتماعي (و به دست مُصلحان واقعي ) بنمايند.

12ـ همان طور كه امر اصلاح امور مسلمين مورد نظر و امر الهي و پيامبر اسلام و ائمه اطهار (ع) است ، در زمان غيبت كبري نيز مورد نظر نايبان عام ّ حضرت ولي الله الاعظم بوده و در نظام مقدس جمهوري اسلامي نيز مورد نظر ولي فقيه هر زمان بوده و هست . ما نيز بايد همان اهميتي كه در شرع مقدس براي امر اصلاح امور مسلمين لحاظ شده است ، قائل باشيم ، كه كوتاهي در اين امر علاوه بر گناه نابخشودني بودن ، تبعات و عواقب شومي در پي خواهد داشت .

به ويژه آن كه در زمينه سپردن اصلاح امور مسلمين به دست صالحان همت گماشته و مردم را بدان دعوت كنيم ؛ همان گونه كه رهبر كبير انقلاب اسلامي و هم چنين رهبر معظم انقلاب اسلامي در انتخاب افراد صالح (بلكه اصلح ) هم به نخبگان جامعه و هم به عموم مردم ، تأكيد فرموده اند.