بازگشت

ضرورت امر به معروف و نهي از منكر در امر اصلاحات اجتماعي


هر چند معناي لغوي «صَلاح » و «اصلاح » معلوم گشت ، و مراد از «صلاح » و «فساد» به نقل از علامه طباطبايي ؛ به دست آمد، اما مصداق واقعي «اصلاح »(همان طور كه از وصيّت و سفارش حضرت اباعبدالله الحسين (ع) معلوم گشت ) دو امر است :

1ـ امر به معروف و نهي از منكر؛

2ـ سيره عملي پيامبر اسلام (ص) و اميرمؤمنان (ع) را به كار بستند.

اگر امر به معروف و نهي از منكر از جامعه رخت بربندد، فساد و تغيير امور امري عادّي خواهد شد. و جامعه روي صلاح را نخواهد ديد. استاد شهيد مرتضي مطهري درباره اهميت موضوع امر به معروف و نهي از منكر در نهضت اباعبدالله الحسين (ع) مي فرمايد: «اگر دعوتي از امام (ع) نمي شد، حسين بن علي (ع) به موجب قانون ِ امر به معروف و نهي از منكر نهضت مي كرد. اگر هم تقاضاي بيعت (با يزيد) از او نمي كردند، بازهم ساكت نمي نشست .» بنابراين ، مسئله مهم و اساسي در نهضت حسيني ، فقط اصلاح انديشي و اصلاح طلبي بوده كه آن حضرت (ع) مصداق عيني اصلاحات را امر به معروف و نهي از منكر و عمل به سيره نبوي و علوي دانسته اند؛ نه آن كه عامل اصلي ِ قيام و خروج آن حضرت (ع) بيعت نكردن و يا دعوت كوفيان از آن حضرت (ع) باشد. شاعر دل سوخته اهل بيت ، صابر همداني چنين سروده است :



از حسين (ع)، اكتفا به نام حسين (ع)

نَبود در خور مقام حسين (ع)



بلكه بايد، كه خلق دريابند

علت ِ اصلي ِ قيام حسين (ع)