بازگشت

كسوف عاشورا


در صواعق ابن حجر آمده است :از آياتي كه روز قتل آن امام ظاهر شد اين است كه آسمان تاريك گرديد و ستارگان ديده شدند و هيچ سنگي را برنداشتند، مگر زير آن خون سرخ تازه بود و هم گفت : آسمان سرخ گرديد و آفتاب بگرفت ؛ چنان كه ستارگان در روز پديدار آمدند و مردم پنداشتند قيامت آمد و در شام ، هيچ سنگ از زمين برنداشتند، مگر زير آن خون سرخ تازه ديدند.

مترجم گويد: بر حسب قواعد نجومي در دهم ماه ، خورشيد نگيرد و چون در روايت «نصاري » نظير اين كسوف براي حضرت عيسي علي نبيّنا و آله (ع) نيز آمده است و منجمان اروپا بر حسب زيجات خود حساب كردند، وقوع كسوف را در آن وقت محتمل نديدند. يكي از بزرگان ايشان اهل نجوم موسوم به «فلاماريون » كتاب عظيم الحجيم در اين علم تصنيف كرده و اين مسئله را متعرّض گرديده است و گويد: امثال اين كسوف ها در غير وقت مشخص كه روايات موّثق وقوع آن را ثابت كند، نه به واسطة حائل شدن جرم ماه است ؛ چنان كه در كسوف هاي عادي بلكه به سبب كرات ديگري است ، مانند ذوات الاذناب كه مقادير و كيفيات حركت هاي آنها بر ما معلوم نيست و در زيجات ثبت نشده است .