بازگشت

پدري نابكار


بلاذري آورده است : زماني كه ذبيح الله حسين بن علي (ع) كشته شد، عبد الله بن عمر به يزيد بن معاويه نامه اي بنوشت كه چه بزرگ مصيبت و بلايي رسيد و چه حادثه بزرگي حادث شد و هيچ روزي چون روز حسين (ع) نيست .! يزيد در جوابش نوشت : اي ابله نادان ! ما به كاخ هايي آماده دست يافتيم و بر سر آن جنگيديم پس اگر حق ما بود كه هيچ و اگر حق غير ما بود پس پدر تو، اول كسي بود كه اين چنين روش و سنت حق دزدي را بنا نهاد.

«و روي البلاذري انه لما قتل ذبيح الله الحسين بن علي (ع)، كتب عبدالله بن عمر الي يزيد بن معاوية ، أمّا بعد فقد عظمت الرزيّة و جلّت المصيبة ، و حدث في الاسلام حدث عظيم ، و لا يوم كيوم الحسين (ع) فكتب اليه يزيد، أمّا بعد يا أحمق ! فانّا جثنا الي بيوت منجّدة و فُرُش ممهّدة ٍ و وسائد منضّدة ، فقاتلنا عنها، فان يكن الحق ّ لنا فعن حقّنا قاتلنا،و ان يكن الحق ّ لغيرنا فأبوك أوّل من سن ّ هذا و ابتزّ واستأثر بالحق ّ علي أهله ».