بازگشت

عزت ما در گرو نهضت حسيني


همه ديني از عاشورا و نهضت حسيني (ع) دارند كه به مثابه توان و تلاش خود موظفند كه اين دين را ادا كنند.

تا باور و ايمان قلبي براي آمران و ناهيان حاصل نشود و تلفيق درستي از باور و شناخت ديني با تخصص صورت نگيرد، چيزي كه به دست مي آيد به جز شمايلي ناقص والكن از اين عظمت فرهنگي نخواهد بود و به اهداف مورد نظر نخواهيم رسيد، و به جزتخدير ذهن و روح مردم هدفي را دنبال نكرده ايم .

اما اكنون كه نزديك به سه دهه از انقلاب شكوه مند مردم ايران اسلامي مي گذرد،هشت سال خون دل خوردن در دفاع مقدس و پيروزي اسلام عزيز را ملت شريف به رهبري پيامبر گونه خميني عزيز؛ و سپس فرزند خلف و بزرگوارش حضرت امام سيد علي خامنه اي (حفظه الله) تجربه كرده اند، مي بايست كه در برنامه سازي بر اساس عاشوراتجديد نظر و بازنگري كرد.

اين كه در طي ده محرم و روزهاي تاسوعا و عاشورا بخواهيم به احياي اين فرهنگ بپردازيم ، مسلماً به نتيجه اي در خور نخواهيم رسيد. فلسفه وجودي عاشورا بسيار عظيم تر از اين است كه با چنين روش هايي بخواهيم ، آن را به مثابه يك حركت كاملاً انقلابي و مذهبي به مردم بشناسانيم . فلسفه عاشورا از نقطه اي در تاريخ آغاز مي شود و هم چنان ادامه مي يابد. به صرف اين كه به ظاهر تاريخي آن بپردازيم ، كمكي به پيش آگاهي هاي مخاطب نخواهيم كرد. مي بايست تأثيرات اين حركت را در دل و جان مردم جستجو كرد و هم چون خصوصيتي كه به گونه اي هم زاد مردم شده ، از آن ياد كرد؛ چرا كه نه تنها عصركنوني بلكه تمامي اعصار و زمان ها و مكان ها همه وام دار عاشورا و نهضت حسيني (ع) در كربلاييم .