بازگشت

نقش برجسته آمران به معروف و ناهيان از منكر


چگونه است كه فرهنگي به عظمت عاشورا كه در رگ و پي همه عاشقان اهل بيت ريشه دوانيد و همچون خوني جوشان به مصداق مؤثرترين عامل و انگيزه ، وقايعي بزرگ مثل انقلاب و هشت سال دفاع مقدس را رقم زده است ، فقط يك حادثه تاريخي كه دربرهه اي از زمان به وقوع پيوسته ، باشد. عاشورا يك فرهنگ است كه عمق تأثير آن درذهن و روح تا بدان ميزان است كه حتي يادآوري اش به تنهايي همواره سبب ساز جوش و خروش در بين مشتاقان آن گرديده است .

هنگامي كه به عظمت عاشورا پي مي بريم ، آن گاه است كه رسالت و وظيفه امر به معروف و نهي از منكر مشخص مي شود. در رويكرد به مضاميني كه قرار است بازتاب فرهنگ عاشورا را در آن ها شاهد باشيم ، نقش متولّيان فرهنگ آمران به معروف و ناهيان به منكر بسيار حساس و در خور احترام و عزت و افتخار آحاد ملت شريف مسلمانانست .چرا كه تا باور و ايماني قلبي براي پذيرش چنين فرهنگي نباشد، تلاش براي بازنمايي آن ، تلاش عبث بوده و قطعاً نتيجه اي نامعقول در پي خواهد داشت .

تلفيق شدن باورها و تعهد و وظيفه مندي صادقانه مسئولان و آمران و ناهيان نسبت به مقوله فرهنگ عاشورا به همراه تلاش دل سوزانه است كه مي تواند به پيدايي فرهنگي پويا و گسترش عدل متناسب و در حد حماسه اي بزرگ ؛ چون عاشورا و نهضت حسيني (ع) در كربلا بينجامد.

مادامي كه اين سه عامل : مسئولان ، آمران و ناهيان در كنار هم قرار نداشته باشند،به نتيجه اي رضايت بخش كه در شأن مقام سردار شهيدان كربلا حضرت امام حسين (ع) و ديگر ياران حماسه سازش باشد، نخواهيم رسيد و تكثير چنين فرهنگ والايي در تار و پود جان و دل ، به درستي ميسور نخواهد شد.

در بازنمايي حماسه كربلا و فرهنگ عاشوراييان ، هر گونه تساهل و تسامح باعث از بين رفتن حقايق و تقدس اين حركت عظيم تاريخي خواهد شد و تا هر زمان و مكاني كه از عاشورا و نهضت حسيني (ع) به فراتر از يك اتفاق تاريخي و به منزله يك جريان سيّال بزرگ فرهنگي نرسيم ، نمي توانيم حق مطلب و جايگاه رفيع امر به معروف و نهي از منكر را به درستي ادا كنيم .

در اوضاع امروزه جامعه كنوني لازم است ، تأثيرهاي فرهنگ عاشورا را به منزله حركتي پويا و توقف ناپذير، در اعتقادات ، مرام و زندگي آدميان كشف كرد و با چنين جايگاه ارزشمندي كه آمران به معروف و ناهيان از منكر در دل ها ايجاد مي كنند، مي توان فرهنگ عاشورا و نهضت حسيني را فقط بازنمايي مقطعي از تاريخ ديد كه در روز عاشورا به شهادت اباعبدالله الحسين (ع) و يارانش مي انجامد. چرا كه شهادت سيدالشهدا (ع) كه از پس اعتقادات و باورهايي سترگ و الهي در روز عاشورا به وقوع مي پيوندد، در واقع آغاز حركت كاروان عاشوراييان براي نشر و گسترش فرهنگ شهادت و ايثار است .

در كجاي جهان مي توان به فرهنگي اين چنين برخورد كرد كه فلسفه اش نه برپايه حرف و كلام كه توأمان با حركت و جوشش باشد؟ حركتي كه پس از ساليان سال ،هنوز هم ادامه دارد و تا قرن ها، پوياترين حركت در جان هاي عاشق ادامه خواهد يافت .

اگر باور كنيم كه عاشورا چيزي به جز ياد و خاطره اي از شهادت امام حسين (ع) ـ كه مي بايست هر ساله در رثايش گريست ـ نيست ، بايد اذعان كنيم كه در دريافت و فهم عميق و كنه كردار و عمل عاشوراييان درمانده ايم و هيچ گاه نخواهيم توانست از اين جنبش به فرايافتي حقيقي از علت وجوديش دست يابيم . از خاطرها دور نسازيم كه مصداق كامل عنصر امر به معروف و نهي از منكر جزيي از پايه و بنياد و اساس سازماندهي واقعه بلند عاشورا و ماندني ترين سرفصل دين مبين اسلام عزيز بوده وخواهد بود و اگر عاشورا نبود نه آمراني پا به عرصه وجود مي گذاشتند و نه ناهياني كه هر لحظه مفسدان و ستم گران را تا حد شهادت از جور و ظلم نهي كنند، و چنانچه اگر سند كلام گهربار اباعبدالله (ع) در مورد نهي از منكر نبود كه براي اصلاح دين جدّش بپا خواسته ، نه از عاشورا نامي مي ماند و نه از كربلا و نه از حسين (ع) و نه از اسيري اهل بيت (ع)، تا تاريخ اسلام ، هم چون درّي بدرخشد.