بازگشت

خطر عالمان غير متعهد


عالمان ديني به دليل جايگاه و نقش خاصي كه در جامعه ديني دارند، مشي و رفتارشان تأثير گذار و تعيين كننده است و سرنوشت توده هاي مردم با نحوه عمل آنان مرتبط است ، و همان گونه كه سيره و روش نيكو و عملكردهاي مثبت و خدا پسندانه اي كه از اين گروه از بندگان خدا صادر مي شود، راه گشا و سازنده و حيات آفرين است ، حركات ناصواب و مواضع نامعقول و خلاف شرع آنان زيان آور و موجب ركود دين در جامعه مي گردد.

چنانچه اگر يكايك عالمان دهر و شهروندان جامعه هاي اسلامي بتوانند، جايگاه ارزشي امر به معروف و نهي از منكر را در وجودشان ملكه كنند، آن جهاني را مملو از عدالت مي يابند كه در هيچ لحظه و زمان و مكاني به كسي تعدي و بي حرمتي و حتي ارزش ها را در رفيع ترين ديدگاه ديني و اخلاقي پاس خواهند داشت .

از عمل كردهاي خلاف شرع عالمان ديني نامتعهد، پيوند و ارتباط با حكام و سلاطين جور است . اين حركت ناصواب ، عالمان ديني را از جايگاهي كه اسلام به آن

اختصاص داده و منزلتي كه براي آنان قائل شده ، تنزّل مي دهد و به جرگه ستم گران و ظالماني كه بر سر راه دين خدا مانع ايجاد نموده و با احكام و قوانين الهي به ستيز و مبارزه مي پردازند، وارد مي سازد.

در تعاليم اسلام درباره نفي پيوند و ياري عالمان ديني با ستم گران و نهي آنان از سقوط در دامان ظلم ، دستورها و خطاب هايي خاص وجود دارد.

از حضرت امام جعفرصادق (ع) نقل است كه پيامبر اكرم (ص) فرمود:

«فقيهان تا زماني كه در كار دنيا وارد نشده اند، امانت دار پيامبرانند. گفتند: اي پيامبر خدا (ص). در آمدن آنان به دنيا چگونه است ؟ فرمود: پيروي از سلاطين است و چون چنين كردند از آنان بر دين خود بيم ناك باشيد».

از نگاه اين روايت ، غنودن عالمان نامتعهد در دامان ظلمه و تأسي و پيروي از آنان مصداق كامل دنياطلبي محسوب مي شود. زيرا ستم گران با بهره گيري از جاذبه هاي مادي كه در جلوه و نمودهايي چون مقام و رياست هاي باطل ، شهرت طلبي ، پول و ثروت هاي كلان و تجمل گرايي به ظهور مي رسند، دام هاي خود را بر سر راه عالمان ضعيف النفس مي گسترند و موجب مي گردند كه آنان دين به دنيا بفروشند و بر خرمن عبادات خويش آتش جهل بيفكنند و به خسران و زيان بزرگ ، گرفتار آيند.

وقتي عالمان نامتعهد اسير مطامع سلاطين جور شدند و به مساعدت آنان شتافتند، دين به آفت و خطر مبتلا مي گردد. در چنين اوضاعي توده هاي مسلمان بايد از آگاهي و بينش كافي بهره برند، تا بدين وسيله قادر به تشخيص حق از باطل و عمل كردهاي صواب از ناصواب باشند و عالمان صالح را از فاسد تميز و تفكيك دهند و به نفي و طرد كساني بپردازند كه با زمين نهادن مسئوليت بزرگ و حياتي امر به معروف و نهي از منكر كه بزرگ ترين بخش آن در مخالفت با ظالمان و فاسدان تجلي مي يابد، به

ارتباط با ظلمه و توجيه ظلم و ستم آن همّت مي گمارند.

مردمي كه با نگاه هاي نافذ، حركات و سكنات عالمان ديني را زير نظر مي گيرند و صالح و فاسد آنان را از هم جدا مي كنند و به حمايت عملي از عالمان وارسته و دل سوخته و نستوه مي پردازند و عالمان فاسد و نامتعهد را طرد مي كنند، به دستورالعمل هاي صريح اسلام مبني بر دقت و مراقبت براي گزينش عالمان پاك و مسئول و تطبيق خصال و ويژگي هاي تعيين شده شرعي با حالات و عمل كردهاي عالمان ديني ، عمل مي نمايند وتا زماني كه اين مراقبت و بينش و آگاهي از سوي توده هاي مردم مسلمان رعايت شود،راه هاي تسلط عالمان نامتعهد هموار نمي گردد و دين از سوي اين دين فروشان ظلم پذير زيان مند نمي شود و جامعه ديني همواره از انديشه و عمل سازنده عالمان دل سوز و مبارزه بهره مي گيرد.

رسول مكرم اسلام (ص) در روايتي ديگر ياري و ارتباط عالمان ديني با حكام ستمگر را اين گونه به تعريف مي پردازند:

«هر كس كه شغل قضاوت در حكومت ظالم را پذيرا گردد، يا در اين كار كمك و مساعدتي به آنان برساند، سپس فرشته مرگ بر او فرود آيد، به او مي گويد: بشارت باد بر توبه لعنت خدا و آتش دوزخ ، و آن بد جاي گاهي است .»

اشاره به مسند قضاوت دستگاه هاي حكومتي ظالم ، اهميت خاص اين شغل و نقش آن در توليد آفات و مفاسد براي جامعه ديني را نشان مي دهد؛ زيرا تكيه بر اين مسند با تسلط كامل بر جان و مال و ناموس و آبروي مردم همراه است و كساني كه به اين مسئوليت اشتغال مي ورزند به شكايات و اموري مي پردازند كه در صورت سيطره تمايلات نفساني ، قلم به نفع ظالم و به زيان مظلوم به چرخش و نگارش مي اندازند و جان و مال و آبروي مردم را در معرض خطر و زيان قرار مي دهند.

اگر عالمان فاسد و نامتعهد بر مسند قضاوت دستگاه هاي جور تكيه زنند، طبيعي است كه در جهت تحقق اهداف و آمال انان حركت مي كنند و بر اساس ضوابط و معيارهاي قضايي ظلمه به قضاوت مي پردازند و حقوق توده هاي مردم را به نفع ستم گران تضييع مي نمايند و زمينه ساز فساد و قتل و غارت در جامعه مي گردند.

واكنش و عكس العمل طبيعي سيره و كنشهاي ناصواب و ضدانساني عالمان نامتعهد در دستگاه هاي قضايي ظلمه ، عذاب رنج زاي الهي است و از همين رو، به هنگام مرگ ، فرشتگان آنان را به لعنت خدا و آتش دوزخ بشارت مي دهند.