بازگشت

مسؤوليت عالمان وارسته در برابر بدعت گزاران دين


يكي از موضوعات و فصل هاي درخشاني كه در خطبه حضرت اباعبدالله الحسين (ع) درباره امر به معروف و نهي از منكر مورد توجه قرار گرفته ، بدعت در تعاليم اسلام است .

امام حسين (ع) خطاب به عالمان ديني ِ گريزان از مسئوليت هاي اجتماعي ، آنان را به بدعت گزاري در دين خدا به نفع ظلمه و براي توجيه وضع موجود كه به حاكميّت بني اميه و تداوم ستم و فساد و جنايت آنان مي انجاميد، متهم مي كند و اين عمل ننگين را خيانتي آشكار به اسلام و موجب سيطره ظالمان و گسترش فساد و ناامني در جامعه مي داند.

اين بدعت ها را دستگاه بني اميه آورد و همه آنان احكام و قوانين اسلام را بنا بر مصالح و مطامع خود توجيه و تفسير كردند و حقايق ديني را واژگونه نمودند.

نقش عالمان ديني وابسته به ظلمه اين بود كه در برابر تغيير و تحول در احكام و بدعت گذاري در دين سكوت مي كردند و وضع موجود را تأييد مي نمودند و راه هر گونه شبهه و ترديد نسبت به عملكرد حكام جور را بر توده هاي مردم جامعه مي بستند، و بني اميه هم از اين سكوت و تأييد بسيار خشنود بودند و از عالمان ديني بيش از اين نمي طلبيدند و ضرورتي نيز نمي يافتند. علاوه بر آن ، در هر شرايط و مناسبتي كه ضرورت مي يافت ، عالمان ديني وابسته ، بسيار صريح و روشن به تأييد بني اميه مي پرداختند و ظلم و فساد آنان را توجيه مي نمودند و مردم را از هر گونه مخالفت و ناخوشنودي بازمي داشتند.

امام حسين (ع) در عبارتي از خطبه امر به معروف و نهي از منكر خطاب به عالمان وابسته مي فرمايد:

«احكام الهي را به آنان واگذاشته ايد تا هر چه مقتضاي شهوت و غضبشان باشد،به كار برند.»

سيد الشهدا (ع) در اين عبارت كوتاه با صراحت تمام به خيانت و معصيت بزرگ عالمان دين فروش اعتراض مي كند تا بلكه به خود آيند و از خواب غفلت بيدار شوند و احكام و تعاليم دين را اين گونه آسان به دست هاي جنايت بار بني اميه نسپرند تا بنابر مطامع نامشروع خويش هرگونه كه مايلند در آن تغيير و تحول ايجاد كنند و به نفع خود به توجيه و تفسير بپردازند و حلال هاي خدا را حرام ، و حرام هاي او را حلال گردانند، و بابدعت گزاري هاي خود اسلام را از محتوا و حقيقت تهي سازند.

بدعت ؛ يعني نوآوري و تازه گرايي و بدعت در دين ؛ يعني عقيده نو يا حكم تازه و بي سابقه و خلاف دين آوردن . به تعبيري ديگر بدعت عبارت است از ابداع احكام و تعاليم جديد در همه شئون اعتقادي ، عبادي ، اجتماعي ، سياسي و اخلاقي كه مخالف با اصل و حقيقت دين باشد و فساد و انحراف ايجاد نمايد.

علماي دين در هر عصري نسبت به بدعت ها و تفسير و تحليل هاي غلط و انحرافي از دين كه به واژگونه ساختن تعاليم آن مي انجامد و اهداف و آرمان هاي والاي الهي را به فراموشي مي سپرد و حقيقت وحي را از محتوا تهي مي دارد، مسئول هستند و بايد با تمام وجود در برابر هر نوع بدعت و انحراف مقاومت نمايند و به معرفي چهره واقعي دين بپردازند و آن را از پيرايه ها و آرايه ها بزدايند.

اگر علماي دين در انجام تكاليف خويش قصور ورزند و به بدعت زدايي از تعاليم الهي نپردازند، دين از محتوا و حقيقت خود منحرف مي شود و فلسفه و اهداف تعاليم عبادي ، سياسي ، اجتماعي و اقتصادي خود را از دست مي دهد و مردم ، دين داراني مي شوند كه دين دار نيستند و به نام اسلام از اسلام دوري مي جويند و به بيراهه هاي جهل و گمراهي ره مي سپرند.

در چنين اوضاعي دين به تعطيلي و فراموشي كامل مي گرايد و در حالي كه ظاهرش باقي است ، باطنش از بين رفته و فقط نامي از آن بر زبان ها جاري مي گردد.

اين موقعيت و اوضاع ، كافران و ستم گران را بر اريكه هاي قدرت مي نشاند و آنان به نام نمايندگان دين خدا و جانشينان رسول خدا بر جامعه اسلامي حكومت مي رانند، چنان كه بني اميه چنين كردند.

بدعت در دين و خطرات مهلك ناشي از آن ، از موضوعات بسيار مهمي است كه در تعاليم مكتب اسلام مورد لحاظ و توجه خاص قرار گرفته و پيشوايان دين : درباره آن بسيار سخن گفته اند و فراوان هشدار داده اند.

در سخنان پيامبر اكرم (ص) يكي از حياتي ترين وظايف و مسئوليت هاي عالمان دين در هر عصري مبارزه و مقابله صريح و قاطعانه با بدعت ها معرفي شده است ؛ از رسول مكرم اسلام (ص) نقل شده كه :

«بار حفظ اين دين را در هر قرن ، مردمان عادلي بر دوش دارند كه تأويل هاي

باطل انديشان و تحريف هاي گزافه گويان و ساخته هاي نادانان را از آن دور و نابود مي كنند، به همان گونه كه كوره ، پليدي و ناخالصي آهن را از آن دور مي نمايد.»

تلاش هاي وقفه ناپذير پيامبر اسلام (ص) فقط به تبليغ و ترويج دين در ميان مردم و ابلاغ فرمان هاي الهي به جامعه هاي انساني منحصر نبوده است ، بلكه در كنار گسترش تعاليم ديني فعاليت علمي براي حفظ حقيقت دين و زلالي تعاليم آن بسيار اهميّت دارد؛از همين رو، علاوه بر مبارزاتي كه خود در دوران حيات پاك و پر بركتش براي پاسداري وصيانت از دين و جلوگيري از خطر تحريف و بدعت مي نمود، اين مسئوليت و تكليف را به عهده امامان معصوم (ع) و عالمان ديني وارسته و مسئول و متعهد سپرد تا در هر عصري به محفاظت از تعاليم ناب و خالص اسلام بپردازند و با تحريف گران و بدعت گزاران مقابله و مبارزه كنند.

اهميّت مبارزه با تحريف و بدعت آن گونه اهميّت دارد و آن سان بايد دقيق و ظريف تحقق پذيرد در سخن پيامبر اكرم (ص) از آن به كوره اي كه پليدي و ناخالصي آهن را مي زدايد، تشبيه شده است ، يعني عالمان دين بايد هم چون كوره هاي داغ و شعله ورباشند كه هر ناخالصي و تحريف و باطلي كه حقيقت دين را به خطر مي افكند و براي جامعه هاي اسلامي انحراف ايجاد مي نمايد و دشمنان خدا را بر مقدرات مسلمانان مسلط مي سازد، ذوب كنند و از بين ببرند و همواره اسلام را خالص و به دور از هر پيرايش و آلايش به دست نسل هاي بشر بسپرند.

در اوضاعي كه بدعت ها چهره نماياند و فتنه ها سر برآوردند و موجود بودن دين و حقيقت اسلام با خطر تحريف و واژگوني مواجه شد، عالمان متعهد و درد آشنا قيام كنند و در اوج آگاهي و كمال شهامت و شجاعت در مقابل تهاجم انديشه هاي باطل و عاري ازحقيقت كه راه را بر رشد و كمال و سعادت توده هاي مردم برمي بندند و در مقابل خورشيد تابان اسلام ابرهاي تيره تشكيك و ترديد به وجود مي آورند، پايداري ورزند و تعاليم زلال دين را آشكار سازند و جلوه هاي نوراني انديشه و تفكر ديني را در عرصه و آموزه هاي سياسي ، اجتماعي ، اخلاقي و اقتصادي و فرهنگي آيين حيات بخش اسلام را و در تمامي لحظات و شئون زندگي مادي و معنوي جاري گردانند.

حضرت امام جواد (ع) مسئوليت سنگين عالمان وارسته و دل بسته به حق و ذوب شده در اسلام را كه تمام هستي خويش را در راه احياء دين حق و مقابله با كژيها و ناراستي ها و تحريف و بدعت ها فدا مي سازند و چون ارواح پاك و منزّه بر پيكرهاي سرد دميده مي شوند، اين گونه توصيف مي نمايد:

«خداي متعال در امت هر يك از پيامبران ، تني چند از عالمان بگمارد، تا گمراهان را به راه آوردند، و با مردم در تحمل آزار مخالفان همراه باشند، و فريادگر الهي را پاسخ گويند، و مردمان را به خدا بخوانند... اينان با كتاب خدا مردگان را زنده مي كنند و با روشني خدايي ، كوران را بينا مي سازند، چه بسيار كشته هاي ابليس كه به دست ايشان زنده شدند،و چه بسيار گمراهان و سرگردانان را كه ايشان هدايت كردند. آنان خون خود را براي جلوگيري از هلاكت بندگان مي دهند...»