بازگشت

امر به معروف و نهي از منكر فرياد بلند بيداري


اباعبدالله الحسين (ع)، پس از اشاره به فلسفه امر به معروف و نهي از منكر و آثار مفيد و سودمند آن براي جامعه انساني ، كساني را كه به علم و دانش و موعظه و خيرخواهي شهرت يافته اند و مسئوليت خطير هدايت توده هاي مردم را به دوش مي كشند،مورد خطاب قرار مي دهد و وظيفه سنگين آنان را در اجراي فريضه امر به معروف و نهي ازمنكر گوش زد مي نمايد و از قصور و غفلتشان از بازداشتن حكام ستمگر بني اميه كه مردم محروم جامعه اسلامي را اسير و مطيع هوا و هوس هاي خويش كرده اند، انتقاد مي نمايد:

«شما اي مردم دانشمند، اي شخصيت هايي كه به علم شهرت گرفته ايد و به خيرات و فضايل امتياز يافته ايد. شما اي مردم سخن گو كه زبانتان به اداي نصايح و اندرزها آماده است . توان گران از شما بيم دارند، و تهي دستان به شما حرمت و احترام مي گذارند. بر شما آشكار است كه رجحاني بر ديگران نداريد. شما نيكو مي دانيد كه در ساختمان بدني هم چون مردم ديگر ساخته شده ايد.

شما مي دانيد كه نعمتي به كسي ارزاني نداشته ايد تا مستوجب منت گردد، با وجود اين ، همه از شما بيم دارند و همه به شما احترام مي گذارند. نيكو بنگريد، ببينيد كه مايه اين همه اعتبار و احترام ، مقام علمي و برتري فكري شماست ؟

از شما بيم دارند، زيرا شما را پشتيبان حق ّ و نگهبان حقيقت مي شمارند. به شما اميد دارند كه برضد تعدي ظلمه از جا برخيزيد، و با دل و زبان از حق ّ و حقيقت دفاع كنيد،و محرومان را به استحقاق خودشان برسانيد. در آن جا كه شما از ابزار حقايق زبان بربنديد،قومي نابكار و ناسپاس خواهيد بود. مقام قيادت و امامت را خوار داشته ايد و حقوق ضعفا و تيره بختان را لگدمال كرده ايد.

اين درست است كه به عقيده خود حق ّ خويشتن را به دست آورده ايد، ولي اين عقيده شما سخت نادرست و ضعيف باشد، زيرا حق ّ شما از آنچه به دستتان داده اند بسيار بزرگ تر و شريف تر است . حق ّ شما حق ّ مردم است . در آن هنگام حق ّ شما پرداخته مي شود كه حق ّ مردم پرداخته شود. در آن روزگار از نعمت امنيت و آزادي و سلامت و سعادت بهره ور باشيد كه جامعه نيز در سايه امر به معروف و نهي از منكر شما آزادي و سعادت و سلامت را به دست بياورند.

شب و روز در محراب عبادت مي ايستيد و از خداوند، بهشت برين در جوار پيامبران و اولياي وي مي خواهيد، ولي من مي ترسم به جاي بهشت دوزخ و عذاب و عقاب نصيب شما گردد، و هم چنان كه دست به دعا نشسته ايد، صاعقه اي فرود آيد و شما را يك باره خاكستر سازد.

شرف و كرامت شما در گرو آسايش و امنيّت بندگان خداست ، هم اكنون مي بينيد كه پيمان الهي را بشكسته اند، و روي از درگاه پروردگار برتافته اند و در عين حال قفل خموشي بردهان داريد. اگر عهد شما را بشكنند، جزع و فزع مي آوريد، و فرياد وا عهداه برمي بداريد اما در برابر شما، مواثيق پيغمبر اكرم (ص) را ناچيز مي شمارند و دم از دهانتان بر نمي آيد.

كورها، كرها، لال ها، زمين گيران ، بيچارگان در شهر در تهي دستي و بينوايي به سر مي برند. همه گرسنه و همه تشنه اند، اما شما با شكم سير خود خشنود و خرسنديد! دل شما خوش است كه سير و سيراب در پناه ظلمه آرميده ايد و آب و نان شما از بركت سهل انگاري ها و چاپلوسي ها و اهمال و استتاري كه در امر به معروف و نهي از منكر به كار مي بريد، تأمين و تضمين شده است .

پروردگار متعال به شما فرمان داده كه بي هول و هراس مردم را خواه امير و خواه اسير، خواه وضيع و خواه شريف ، به معروف تشويق كنيد و از منكر باز بداريد، ولي قدرت ارباب قدرت ، و ثروت مردم دنيا پرست ، كجا گذارد كه لب بگشاييد و حق بگوييد.

قومي تيره بخت و سيه روزگار باشيد كه به نا حق بر مسند قيادت و امامت نشسته ايد. نه از جاي خود برمي خيزيد تا آنان كه شهامت و گذشت دارند، بر اين مسندقرار بگيرند و حق ّ الهي را فرو بگذارند، و نه خويشتن تكليف خود را ادا مي كنيد. مردمي پست و فرو مايه باشيد، زيرا حق ّ را در زير پاي تحقير و تدبير واگذاشته ايد و به حشمت و شوكت باطل پناه آورده ايد.

شما سنن پيغمبر (ص) را ترك گفته ايد، شما آداب مرضيه اولياي خدا را فراموش كرده ايد.

آه ! چه نيكو بود براي رضاي خدا از دل خواه خود مي گذشتيد، و شهوات خود را در راه حق و حقيقت فدا مي ساختيد، در اين هنگام با چشم سر مي ديديد كه اوامر الهي از نفس شما صادر مي شود و به سوي شما باز مي گردد.

نه از صولت ظالم مي انديشيديد، و نه به انعام و اكرامش چشم مي دوختيد، بدون بيم و اميد به آنچه كه بر عهده شماست ، مي پرداختيد. ولي افسوس كه بر سفره ناپاك ستمكاران زانو به زمين نهاده ايد و طوق و حلقه بندگي و اطاعت آنان را برگردن گرفته ايد.احكام الهي را به آنان واگذاشته ايد تا هر چه مقتضاي شهوت و غضبشان باشد، به كاربرند. زمام امور را به دست اشتباه كار گروهي شهوت پرست و فرومايه تسليم داشته و خويشتن به گوشه امن و امان پناه برده ايد.»

با توجّه به خطبه فوق فريادهاي بيداري حسين بن علي (ع) به جان تشنه مان مي نشيند و فريادگري اش را كه لازمه پيدا شدن جايگاه رفيع امر به معروف و نهي از منكر در هر زمان و مكان است ، درمي يابيم . لذا در بخش بعد به نكته ها و درس هاي عميق ازجنبه هاي مختلف كه تأمل برانگيز است ، مي پردازيم .