بازگشت

قرآن كريم و جايگاه رفيع امر به معروف و نهي از منكر


قرآن كريم به دليل جايگاه رفيع اين فريضه الهي در گستره دين و نقش زير بنايي آن در بقاي ارزش هاي الهي و تداوم اعمال صالح و مفيد و سودمند در جامعه انساني ، به حضور حتمي اين عنصر در حيات اجتماعي انسان فرمان مي دهد:

(و لتكن منكم امّة يدعون الي الخير و يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر و اولئك هم المفلحون )؛ بايد همواره گروهي از شما باشند كه ديگران را به امور پسنديده دعوت كرده و به نيكي ها امر نمايند، و از انجام بدي و ناشايست باز دارند، و آنان رستگاران عالمند.

طبيعي است ادامه راه و گسترش اعمال شايسته و نافع در جامعه انساني ، و نيز جلوگيري از آفات و زيان هاي عمل كردهاي ناصواب و زيان مندي كه حيات اجتماعي را باهدم و نابودي مواجه مي سازد، جز در پرتو حركت هاي مفيد در جهت حفظ و پاسداري ازارزش هاي والا و عمل كردهاي مفيد، و مقابله و مبارزه با اعمال زشت و ناسودمند براي جامعه انساني ممكن نخواهد گشت و اين مهم نيز بيداري و آگاهي و احساس مسئوليت انسان هاي خدا باور و با ايمان را مي طلبد كه براي فرمان الهي در دعوت به نيكي ها و نهي از بدي ها، به پاخيزند و در عرصه هاي عمل اجتماعي به تلاش و فعاليت صادقانه وخالصانه بپردازند و راه هاي رشد و تكامل مادي و معنوي انسان ها را هموار نمايند.

دانشمند بزرگ معاصر اسلامي در تفسير ارزشمند خود اين حقيقت را به گونه اي ديگر مورد اشاره قرار مي دهد:

«تجربه قطعي به ما نشان مي دهد كه آدمي هر اندازه براي خود معلوماتي تهيه كند - و تهيه نمي كند مگر آنچه را كه نافع خود مي داند - و از هر راهي آن ها را گردآورد، تاوقتي در خاطرش مي ماند كه نسبت به آن ها يادآوري داشته باشد، و چنانچه از تمرين و بررسي آن دست برداشت ، كم كم معلوماتش به ديار نيستي ره سپار خواهد شد. از طرف ديگر باز جاي شك و ترديد نيست كه عمل در تمام شئون و مراتبش دائر مدار علم بوده باقوّت و ضعف يا صلاح و فساد آن نسبت مستقيم دارد. و هم جاي ترديد نيست كه علم و عمل با يكديگر نسبت متعاكس داشته ، علم قوي ترين داعي عمل و عمل مشهود و خارجي نيز قوي ترين وسيله ازدياد علم مي باشد. با توجه به مطالب نام برده روشن مي شود كه اگر در اجتماعي ، دانش و علم نافع و عمل صالحي باشد، براي دوام و پايداريش بايد افراد را از منحرف شدن از راه خير - كه همان اعمال معروف و شناخته نزد آنان است - باز دارند، و مردم ديگر را هم به طي كردن راه خير تشويق نمايند و آن را كه از راه خير و معروف برگشته و در پرت گاه شر و منكر واقع شده ، رهايش نكنند و از خطر سقوط نجاتش بخشند. اين همان دعوتي است كه با تعليم و آموزش و امر به معروف و نهي از منكر شروع مي شود.»

قرآن كريم در انتهاي آيه مورد بحث ، درباره وجوب امر به معروف و نهي از منكر،مردمي را كه متّصف به اين صفت و ويژگي بزرگ الهي هستند، گرامي مي دارد و با تعبير زيباي (اولئك هم المفلحون ) از آنان ياد مي نمايد؛ يعني اينان ـ به آن دليل كه اوّلاً خود انسان هاي پاك و مهذب و فداكار و دين باور هستند و خويشتن را موظف به رعايت دقيق موازين شرعي و دستورالعمل هاي ديني مي كنند و در تمام لحظات زندگي با مراقبت هاي مستمر در مسير جلب رضايت و خشنودي خدا گام برمي دارند، و ثانياً در برابر توده هاي مردم جامعه احساس مسئوليت مي كنند و به تسامح و غفلت از كنار فساد و تباهي وآلودگي هاي اجتماعي نمي گذرند و همواره به نيكي ها دعوت مي كنند و از بدي ها و معاصي و گناهان نهي مي نمايند ـ نجات يافتگان و رستگاران واقعي محسوب مي شوند و مورد توجه و عنايت خاص حضرت پروردگار قرار مي گيرند.

اين انسان هاي مهذب و مسئول به آن دليل رستگار ناميده شده اند كه هدايت كننده و مصلح هستند و به بركت وجود آنان ، انسان ها به راه هاي رشد و كمال معنوي راه مي يابند و در مسير روشن و نوراني دين هدايت مي شوند. هم چنين با ايثار و فداكاري و تلاش و فعاليت هاي خستگي ناپذير اين گروه از بندگان خداست كه جامعه هاي انساني اصلاح مي شوند و موانع پيشرفت و تكامل آنان مرتفع مي گردد و به عزت و بالند گي و اعتلا نايل مي آيند.

قرآن كريم ، دامنه نفوذ و جايگاه امر به معروف و نهي از منكر را از فضا و محدوده جامعه اسلامي بالاتر مي برد و تمام مردم جهان را مشمول اجراي اين فرمان و حكم الهي مي داند و مسلمانان راستين را موظف مي كند كه علاوه بر محدوده جوامع اسلامي و دنياي اسلام ، در گستره كره زمين و سرتاسر جهان دعوت به نيكي ها و نهي از بدي ها وپليدي ها را در سرلوحه اعمال و اهداف خويش قرار دهند:

(كنتم خير امّة اخرجت للنّاس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنكر.)

شما مسلمانان بهترين امتي هستيد كه به نفع تمام مردم جهان برخاسته ايد. زيرا توده هاي مردم دنيا را به نيكي ها و اعمال نافع دعوت مي كنيد و از بدي ها و پليدي ها نهي مي نماييد.

آيه شريفه فوق از زاويه اي ديگر به جايگاه رفيع امر به معروف و نهي از منكر مي نگرد و اهميت آن را مي نماياند و به نقش تعيين كننده اش توجه مي دهد. از اين زاويه ،امر به معروف و نهي از منكر اصل و قانوني است فراگير و جهان شمول كه هرگز نمي توان آن را به مكان و زماني خاص محدود و محصور نمود. بلكه بايد با نگرشي جامع و وسيع به اين اصل ، آن را از فضاي كشور و جوامع اسلامي بيرون برد و براي رشد و سعادت همه مردم جهان از اين عنصر حياتي بهره برد و به اصلاح دنيايي كه از همه سو، در معرض فساد، تباهي ، قتل ، ظلم و جنايت است ، انديشيد و بر مردمي كه برخلاف مسير فطرت خداجوي خود به فسق و پليدي و الحاد و بي ديني آلوده گشته اند، بانگ بيداري و صلاي نجات و رهايي برآورد و از خواب غفلت و فراموشي بيدارشان كرد و به خويشتن ِ الهي شان رجعت داد.

از ديدگاه قرآن كريم همان گونه كه عمل به فريضه امر به معروف و نهي از منكرجامعه هاي بشري را رو به اصلاح و تكامل مي برد و از سقوط در دام مهالك باز مي دارد،امتناع از اجراي دقيق آن نيز ضرر و زيان هاي جبران ناپذيري را در پي مي آورد و موجب فساد و جنايت و ظلم و خونريزي در تمام كره زمين مي شود:

(فلولا كان من القرون من قبلكم اولوا بقيّة ٍ ينهون عن الفساد في الارض الاّ قليلاً ممّن أنجينا منهم و اتّبع الّذين ظلموا ما اترفوا فيه و كانوا مجرمين .)؛ چرا در امت هاي گذشته مردمي با عقل و ايمان وجود نداشته كه ديگران را از فساد و اعمال زشت نهي كنند، تا ما مثل آن عده قليل مؤمنانشان را كه نجات داديم همه را نجات و رهايي بخشيم ؟ و ستمكاران از پي عيش به نعمت هاي ناپايدار و حرام دنيوي رفتند، كه مردمي بدكار و كافر به جهان آخرت بودند (و بدين جهت همه هلاك شدند).

قرآن كريم در آيه فوق يادآور مي شود كه آنچه موجب گسترش فساد و تباهي و ظلم در زمين و سرانجام نابودي و هلاكت انسان ها مي شود، امتناع و خودداري از عمل به قانون امر به نيكي ها و نهي از بدي ها و پليدي هاست ، زيرا چنانچه مردم صالح و نيكوكار،گناه كاران و فسادگران را از كژ راهه ها منع مي كردند و از انجام فساد و ستم باز مي داشتند و به خير و نيكي ها دعوت و ترغيب مي نمودند، قتل و جنايت و گناه و پليدي كاهش مي يافت و پاكي و عفاف و نيكي ها رو به رونق و فزوني مي رفت . ولي وقتي نيكان با بدان در آميزند و در كنار آنان لحظات زندگي را سپري كنند و دعوت به نيكي ها و مقابله با بدي و شرور را رها كنند، طبيعي است كه هرگز از فساد و تباهي كاسته نخواهد شد و ظلم و جور وجنايت ، گستره خاك را فرا خواهد گرفت و راه نابودي ملت هايي كه تن به ظلم و فساد و خيانت مي دهند ـ با آن كه قدرت و توان كافي براي مقابله با وضعيت ناهنجار موجود را درخود ذخيره دارند از حركت و تلاش سازنده ، سرباز مي زنند ـ هموار خواهد ساخت .

قرآن كريم صراحتاً در دو داستان عبرت آموز خويش قصور و تسامح گروه هاي مردم را چنين بيان فرمودند:

سكوت و بي اعتنايي در برابر مفاسد اجتماعي را گناه و معصيت بزرگي مي داند كه دامن گير صاحبان تسامح و غفلت مي شود.