بازگشت

نياز جوامع بشري به امر به معروف و نهي از منكر


تأثير نقش عنصر امر به معروف و نهي از منكر، در قيام امام حسين (ع) و نهضت عاشورا، ضرورت تعمق در ميزان تأثير گذاري اش در به ثمر رسيدن نهضت كربلا است .امر به معروف ، به دعوت وا داشتن مردم به نماز و روزه و خمس و زكات و راستي و صلاح و عفاف و امثال اين ها محدود نمي شود، بلكه همه كارها و اعمال نيك و پسنديده و مفيد و ارزش هاي والاي الهي را شامل مي گردد. از جمله دعوت مردم به جهاد و مبارزه با ظلم و فساد و استثمار و از بين بردن زمينه هاي هر نوع تعدي و تجاوز و ستم و غارت و چپاول ، ونيز كوشش ، جهت برقراري قسط و عدل در جامعه ، با تشكيل حكومت و نظام سياسي مقتدر و الهي ، همه در فضاي گسترده اي كه اين قانون بزرگ الهي ايجاد مي كند، مطرح و مورد توجه و عمل قرار مي گيرد.

نهي از منكر در بازداشتن مردم از قمار، شراب ، زنا، دروغ ، غيبت ، تهمت ، ربا،احتكار و امثال اين ها منحصر نمي گردد. بلكه اين نهي و بازداشتن ها جزئي از وظيفه و فريضه نهي از منكر محسوب مي شود و مقابله با حكم رانان ظالم و ستم گر و بازداشتن آنان از استبداد و تجاوز و جور و فساد نيز نوعي نهي از منكر به شمار مي رود. و نيز مبارزه با قدرت هاي سلطه گر كه در پي گسترش سيطره سياسي ، اقتصادي ، نظامي و فرهنگي بر جامعه هاي بشري هستند و براي نيل به مقاصد پليد خويش از ارتكاب هيچ جنايتي فروگذاري نمي كنند، جزئي از نهي از منكر محسوب مي شود و از مهم ترين جلوه و نمودهاي اين قانون الهي به شمار مي رود.

نگرش اساسي به ديدگاه هاي ژرف حضرت اباعبدالله الحسين (ع)، اهميت خاص و نقش حياتي و تعيين كننده اين فريضه الهي را در اصلاح و اعتلاي جامعه ، سلامت و سعادت مردم ، تضمين پاكي ، عفاف ، سالم سازي محيط اجتماعي ، زدودن آثار بزه و گناه و ظلم و جور مي نماياند. در بررسي اين ديدگاه ها مشخص مي شود كه چرا و چگونه عنصرامر به معروف و نهي از منكر علت العلل قيام خونين كربلا محسوب مي شود و سيدالشهدا (ع) به صراحت فلسفه اصلي حركت پرشور خويش را در مخالفت و مبارزه خونين با خلافت يزيد، اين عامل و عنصر مي داند و در مراحل مختلف نهضت مقدس خويش به امر به معروف و نهي از منكر اشاره مي كند.

امام حسين (ع) ابتدا در مذمت ترك فريضه الهي امر به معروف و نهي از منكر، به ويژه از سوي صاحبان علم و آگاهي چنين مي فرمايد:

«عبرت بگيريد، پند پذيريد، نيكو بنگريد كه پروردگار متعال درباره كساني كه از امر به معروف و نهي از منكر خودداري و كوتاهي مي كنند چه فرموده است . قرآن كريم ،احبار و ربّاني ها را مورد ملامت و سرزنش قرار داد. مي فرمايد:

(لو لا ينهاهم الربّانيون و الاحبار عن قولهم الاءثم و أكلهم السحت لبئس ما كانوا يصنعون ).

اگر علي و روحاني ها، آنان را از گفتار زشت و خوردن حرام باز ندارند بلكه با آنان به خوردن مال حرام و رشوه شركت كنند، كاري بسيار زشت مي كنند.

و در همين سوره قرآن كريم بيان مي فرمايد كه :

(لعن الذين كفرو امن بني اسرائيل علي لسان داود و عيسي بن مريم . ذلك بما عصوا و كانوا يعتدون كانوا لايتناهون عن المنكر فعلوه لبئس ما كانوا يفعلون )؛

كافران بني اسرائيل به زبان داود و عيسي بن مريم از آن جهت لعنت شدند كه نافرماني خدا نمودند و از حكم حق سركشي كردند. آنان هيچ گاه از كار زشت خود - با آن همه پند و اندرز رسولان حق دست بر نداشتند و چه قدر آنچه مي كنند، قبيح و ناشايسته است .

اين خودداري و امتناع و سكوت و سكون را عيب شمرده و آنان را كه در برابر مظالم و منكرات اجتماع لب از امر به معروف و نهي از منكر فرو مي بندند، مسئول و محكوم دانسته است ، ربانيّون و احبار كه پيشوايان و ائمه قوم بوده اند، پادشاهان را از ستم و تعدي نهي نمي كردند، از نزديك به ظلم و تيره بختي مظلوم مي نگريستند، اما برضد ظلم و ظلمه قيام نمي كردند.

همواره سكوت مي نمودند، اين سكوت بيشتر براي هدايا و مزايايي بود كه از مصادر ظلم به ربانيّون و احبار تقديم مي شد، و گاه به اسم تقّيه و پرهيز نامي بر آن مي گذارند، ولي در هر صورت ، سكوت ربانيّون و احبار گناهي عظيم شمرده مي شد.پروردگار متعال در قرآن مجيد چنين تقيّه و پرهيز را گناه مي شمارد:

(«فلاتخشوا الناس و اخشوني )؛ از هيچ كس نترسيد و از انتقام من بترسيد.

قرآن كريم از كساني كه به معروف امر و از منكر نهي مي كنند، چنين ياد فرموده :

(المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولياء بعض يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر)؛ مردان و زنان مؤمن ياور و دوست دار يك ديگرند و خلق را به كارهاي نيك دعوت و از كارهاي زشت منع مي كنند.

با توجه به آيات فوق ، خداوند متعال ، آشكارا امر به معروف و نهي از منكر را فريضه و واجب خوانده و دستور داده كه بندگان آگاه وي از اين دو تكليف حساس شانه تهي ننمايند و به وظيفه خويش قيام كنند.