بازگشت

احترام و تكريم امام حسين


از ائمه : روايت شده كه هنگامي كه خاك را برداشتيد آن را ببوسيد و برچشمتان بگذاريد، چنانكه پيامبر اسلام آن را مي بوسيد و استشمام مي كرد. لذا اگر شيعه تربت حسين را مي بوسد و آن را نگه مي دارد به خاطر پيروي از سنت پيامبر است .

بوسيدن و بوييدن و گذاشتن آن بر روي چشم ، خود يك نوع احترام و رعايت حرمت و قداست آن است كه بر كسي مخفي نيست .

بنابراين آن را در جاها و مكان هاي آلوده و توهين آميز نمي گذارند. لذا بايد در رعايت حرمت و قداست آن حتي الامكان سعي كنيم : (ذلك و من يعظم حرمات الله فهو خير له عند ربه ).

در اين مقام مناسب مي بينيم كه حكايتي را كه شيخ عباس قمي از مرحوم حاج نوري (اعلي الله مقامه ) نقل كرده است ، ذكر كنم : شيخ عباس قمي در«مفاتيح الجنان » ازشيخ نوري نقل مي كند كه ايشان فرموده : «روزي يكي از برادران من به خدمت مرحومه والده ام رسيد. مادرم ديد كه او تربت امام حسين (ع) را در جيب پايين قباي خود گذاشته ،مادرم او را زجر كرد كه اين بي ادبي به تربت مقدسه است ، چه آن كه بسا شود. در زير ران واقع شود، و شكسته گردد. برادرم گفت : چنين است كه فرمودي و تابه حال دو مهر شكسته ام . لذا عهد كرد بعد از آن در جيب پايين نگذارد. پس از چند روزي از قضيه گذشت كه علامه والدم امام را در خواب ديد، - بدون آن كه از اين مطلب اطلاع داشته باشد- كه مولاي ما حضرت ابوعبدالله الحسين (ع) به ديدن او تشريف آورد و در كتابخانه نشست . و ملاطفت و مهرباني بسيار كرد و فرمود: بخوان پسران خود را بيايند، تا آنها را اكرام كنم . پس والد، پسرها را طلبيد و با من پنج نفر بودند پس ، در مقابل آن حضرت ايستادند. نزد آن حضرت جامه و چيزهايي ديگري بود پس يك يك را مي خواند، و چيزي از آنها به او مي داد. پس نوبت به برادر مزبور (سلمه الله) رسيد، حضرت نظري بر او افكند، مانند كسي كه در غضب باشد و التفات فرمود به سوي والد مرحوم و فرمود: پسر تو دو تربت از تربتهاي قبر من ، در زير ران خود شكسته است . پس مثل برادران ديگر، او را نخواند،بلكه افكند به سوي او چيزي ، و الان در ذهنم است كه گويا قاب شانه ترمه به او داد.

پس علامه والد بيدار شد و خواب خود را براي مرحوم والده نقل كرد و والده حكايت رابراي ايشان بيان كرد، والد تعجب كرد از صدق اين خواب الهي .