بازگشت

مقدمه


حسين بن علي بن ابي طالب (ع) يكي از شخصيت هايي است كه بقاي دين محمّد (ص) به خاطر اقدام شجاعانه او بوده است . امام حسين (ع) از جمله معصوماني است كه پدر، مادر، برادر و پدربزرگ او نيز داراي مقام عصمت اند. او كه امام سوم شيعيان است مورد توجّه غيرشيعه و غيرمسلمان نيز هست . او شخصيتي سازنده و نيز شخصيت ساز است ، لذا شناخت صفات و اعمال حضرت در زندگي ِ تك تك انسان ها مؤثرخواهد بود.

از آن جايي كه امام حسين (ع) يك شخصيت تاريخي است و هم عصر ما نيست ؛مي بايد او را از لابه لاي كتاب هاي تاريخي ، تراجم و كتب سيره نويسان جست و جو كرد.غالبا شخصيت هاي تاريخي را از چهار طريق مي توان بازشناخت ، يا او را به جامعه شناساند:

1ـ براي شناختن شخصيت واقعي و حقيقي يك انسان با يك سابقه و پيشينه تاريخي ، بايد به القابي كه اطرافيان در طول زندگي اش به او نسبت داده اند و يا او را با آن القاب و الفاظ مورد خطاب قرار مي دادند مراجعه كرد.

2ـ در جنگ هاي زمان گذشته طبق آداب آن زمان ، افراد قبل از آغاز درگيري خود را و مناقب خاندان خودشان را تك تك برمي شمردند. صفات حسنه و نيك خود را به حريف و دشمن گوشزد مي كردند و رجزخواني مي نمودند، لذا معرفي خود شخصيت از حالات و روحيات خود، عامل و مؤلفه خوبي براي شناختن شخصيت دروني و بيروني يك عنصر تاريخي است .

3ـ قاطبه انسان ها به دليل آن كه به كمال نرسيده اند، داراي ضعف ها و كاستي هايي هستند و در طول عمر خود به واسطه مناسبت ها و ارتباط هايي كه بايك ديگر دارند؛ اين كاستي ها در مواقعي بروز خواهد كرد و اطرافيان شخصيت شاهد و ناظر ضعف و كاستي او خواهند بود و اينان در حافظه خود آن ضعف و كاستي را ثبت و ضبط مي نمايند.

در حالت عادي هيچ يك از مردمان كاستي هاي موجود در وجود يك شخصيت را بازگو نمي كنند، مگر مخالفتي بين آنها به وجود آيد و يا جنگي در بگيرد. شخص آگاه از كاستي زبان مي گشايد و كاستي هاي دشمن و طرف مقابل خود را براي تخريب روحيه وي و يا تحقير او نزد حاضران ، بازگو مي كند.

4ـ آخرين راه بازشناسي شخصيت تاريخي ؛ سخنان پس از مرگ وي است كه دوست و دشمن در مداحي ، مراثي ، كلمات قصار و يا زيارت نامه ها شخصيت او را توصيف مي نمايند. در اين گونه موارد مثبت بودن و يا منفي بودن شخصيت تاريخي بازشناسي مي شود.

براي طرق شناسايي شخصيت هاي تاريخي ِ طرح شده ، نمونه هاي فراواني در تاريخ اسلام يافت مي شود؛ مثلاً «ابوتراب » لقبي است كه پيامبر اكرم (ص) به علي بن ابي طالب (ع) داده و آن به خاطر كثرت عبادت و سجده بوده است . از اين لقب ، عبادت حضرت استفاده مي گردد كه در زمان خودش يكي از عابدان معروف بوده تا جايي كه چنين لقبي بر او نهاده اند.

و يا در مورد دوم مي توان به رجزهايي اشاره كرد كه در جنگ ها خوانده مي شد. در روز عاشورا هنگامي كه علي اكبر (ع) به ميدان آمد، براي معرفي خود اين گونه رجزخواني نمود:



انا علي بن الحسين بن علي

نحن و بيت الله اولي بالنبي



من علي بن حسين بن علي (ع) هستم ، انتساب ما و اهل بيت خداوند به پيامبراكرم (ص) اولي است .

هم چنين در روز عاشوراي سال 61 هجري قمري هنگامي كه شمر بن ذي الجوشن تعرضي به ساحت امام حسين (ع) مي كند، حضرت او را با عباراتي مانند:«يابن الموال علي عقبيه ؛ اي پسر كسي كه پدرت بر روي پاشنه پاي خود ادرار مي كرد».اين جمله بيانگر حقارت خاندان شمر است ، خانداني كه او در جايي مانند بيت الخلاء مشكل داشتند. و «يا بن راعبة المعزي ؛ اي پسر زن بزچران !» مورد خطاب قرار دادند.خطاب كردن شخص با اين عبارات نشان از عدم اصالت خانوادگي و كاستي اي دارد كه دروي و خاندانش نهفته است و هرگز با اباعبدالله و خاندانش قابل قياس نيست .

و نيز در زيارت نامه عباس بن علي (ع) مي خوانيم :

«السلام عليك ايها العبد الصالح المطيع لله ولرسوله ولاميرالمؤمنين والحسن والحسين (ع)؛

درود بر تو اي بنده شايسته پروردگار كه مطيع خدا و رسولش و علي (ع) و حسن (ع) و حسين (ع) هستي ».

در اين زيارت نامه ، اصطلاح عبد و صالح به حضرت نسبت داده شده است كه در شناختن شخصيت حضرت بسيار حائز اهميت است . هم چنين عبارت بعدي كه المطيع لله... تبعيت محض و بدون چون و چراي عباس بن علي از شارعان دين اسلام را بيان مي كند و تأكيد مي نمايد كه حضرت با اطاعت و تسليم بودن خود يك مسلمان واقعي محسوب مي شده است .

تا كنون چند راه را كه براي شناخت يك شخصيت تاريخي مناسب است ، طرح كرديم ، هركدام به تنهايي ، توان شناساندن شخصيت يك انسان را دارد، لذا براي شناختن شخصيت با عظمت سيدالشهدا ابا عبدالله الحسين (ع) به آخرين طريق ـ كه از راه زيارت نامه است ـ متوسل مي شويم .