بازگشت

فقها به نمايندگي از امام عهده دار تبليغ هستند


در عهد ائمه اهل بيت (ع)، فقهاي مكتب ايشان بتدريج بار مسؤوليت تبليغ را به دوش گرفته در اين راه ورزيده شدند. اين وظيفه در عصر غيبت صغري راه تكامل را در پيش گرفت، و در دوره غيبت كبري به اوج كمال خود رسيد، به طوري كه جلسات درسي كه در عهد ائمه (ع) در زواياي مساجد و خانه ها تشكيل مي شد، از دانشكده ها و حوزه هاي علميه اي سر در آورد كه در شهرهاي بزرگي چون بغداد در زمان شيخ مفيد و سيد مرتضي، و در نجف اشرف در عهد شيخ طوسي و ديگران، و سپس در كربلا و حله و اصفهان و خراسان و قم در عصر ديگر فقها پايه گذاري شده بود.

از آن تاريخ به بعد طالبان علوم اسلامي به نداي آيه كريمه فلولا نفر من كل فرقة طائفة ليتفقهوا في الدين و لينذروا قومهم اذا رجعوا اليهم لعلهمم يحذرون از هر گوشه كشور به اين حوزه ها و دانشكده هاي علوم ديني روي آوردند.

اين دانشجويان و طالبان علوم ديني در آن حوزه ها پيرامون دانشمندان بلندآوازه گرد مي آمدند و از چشمه گواراي علوم ايشان سيراب مي گرديدند، و سپس به زادگاه هاي خود باز مي گشتند تا به نوبه خويش و نسلي پس از نسل ديگر به كار تبليغ اسلامي بپردازند. هر نسلي به نوبه خود اين وظيفه مقدس را براي خدمت به جهان اسلام انجام مي دادند و علوم و معارف اسلام راستين محمدي را با كمال دقت و احتياط دست به دست مي گردانيدند.

اينان از همان زمان و تا كنون در كنار مسلمانان در فراز و نشيبها زندگي كرده، با ستيزه جويان اسلام كه به جنگ خدا و پيامبرش بر مي خاستند، پيكار كرده، و در برابر هر پيشامد ناگواري به دفاع از مسلمانان قيام نموده، با هر نوع سلاحي با دشمنان اسلام و مسلمين و منافقان و بي دينان كه دانسته در قمام و از بين بردن اسلام برآمده اند، جنگيده و مي جنگند. و اين بدان سبب است كه نائبان امام زمان كساني هستند كه پس از آن حضرت پرچم اسلام را به دوش مي كشند، و طبيعي است كه در عرصه كارزارها آنكه يورش مي برد پرچمدار است.

براي نمونه، يكي از نائبان حضرت حجت در زمان غيبت كبري، شيخ كليني بوده است كه نخستين مجموعه بزرگ حديثي كه در اين مكتب به شهرت و آوازه رسيده، كتاب كافي او مي باشد. پس از او، مجموعه هاي بزرگ ديگري در حديث به تاليف رسيده، اما كساني كه بعد از او آمده و دست به تاليف زده اند، تنها يك نوع از حديث را مد نظر داشته و همان را در تاليفشان گرد آورده اند، كه غالبا اين توجه خاص متوجه جمع آوري احاديث احكام دين بوده است.

فعاليتي را كه شيخ صدوق در تاليف كتاب ارزشمند من لا يحضره الفقيه، و شيخ طوسي در تاليف كتابهاي گرانقدر تهذيب و استبصار، و شيخ حر عاملي در تاليف كتاب مهم وسائل الشيعه به كار برده اند، تماما در اين راستا بوده است. تا اينكه ستاره تابناك مجلسي بزرگ درخشيدن گرفت و در مسير و شيوه كتاب مهم و ارزشمند كافي در جمع آوري انواع احاديث، مجموعه بزرگ و گرانقدر بحارالانوار تاليف نمود.

مجلسي در تاليف مجموعه حديثي بسيار بزرگ خويش، از ديگر مجموعه نويسان پيش از خود در ثبت احاديث و جمع بين كتاب و سنت، و تفسير آيات قرآن، و شرح برخي از احاديث، و بيان علل پاره اي از آنها، و ديگر موارد و ويژگيهاي احاديثي پيشي گرفته است.

مجلسي با تاليف كتاب مرآة العقول با كليني نيز در بررسيهايش درباره احاديث كافي مشاركت نموده، و با ملاحظات همه جانبه و دقت و موشكافي بسيار به شرح الفاظ حديث و بيرون كشيدن معاني آن و ذكر علمي حديث و ميزان قوت و صحت آن بر طبق ضوابطي كه محدثين پيش ‍ از او، از عصر علامه حلي و ابن طاووس نهاده اند، پرداخته، و بويژه در اين قسمت در پاره اي از موارد با ضعيف علي المشهور و يا معتمدي عندي و يا معتبر عندي اين حديث بنا به مشهور ضعيف است و يا مورد اعتماد من است و يا نزد من معتبر است احيانا با نظر آنان مخالفت، و اظهارنظر عالمانه نموده است.

نتيجه ارزيابي اين دانشمند اين شده كه از مجموع 16121 حديث آمده در كافي، تعداد 9485 حديث آن را ضعيف تشخيص داده است.