بازگشت

سند شيخ طوسي


سلسله روايان شيخ طوسي از سه راه به ظريف بن ناصح مي رسد.

1 - سند شيخ كليني كه آن را از نظر گذرانيده ايم:

سند شيخ طوسي در روايت كتاب كافي به واسطه گروهي كه نامشان در كتاب تهذيب آمده است به شيخ كليني مي رسد. او مي گويد: آنچه را در اين كتاب از طريق محمد بن يعقوب كليني (ره) آورده ايم، مطلبي است كه شيخ ابوعبدالله محمد بن محمد بن نعمان (ره) از ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولويه (ره) از محمد بن يعقوب... آورده است. [1] .

ما به همين سند بسنده كرده، دو نفر واسطه آن را مورد بررسي و شناسايي خود قرار مي دهيم.

الف. شيخ مفيد، محمد بن محمد بن نعمان

نجاشي در معرفي شيخ مفيد مي نويسد: بزرگ و استاد ما (رض). فضل و برتريش در فقه و كلام و روايت، و مورد اطمينان بودن و دانشش فزونتر از آن است كه به وصف آيد.

كتابهاي... از او است، وي در سال 413 چشم از جهان فرو پوشيد و ما خود نام كتابهايش را از وي شنيده، برخي از آنها را نزد وي خوانده، و پاره اي ديگر بارها در محضرش مورد قرائت قرار گرفته اند. [2] .

ب. شيخ ابوالقاسم جعفر بن محمد بن جعفر بن موسي بن قولويه:

نجاشي درباره او مي گويد: ابوالقاسم از اجله ياران مورد اطمينان ما و سرآمد ايشان در حديث و فقه بوده است. او از پدر و برادرش از سعد حديث روايت كرده و گفته است كه من مستقيما بجز چهار حديث از سعد نشنيده ايم. شيخ ما ابوعبدالله كتاب الفقيه را بر او خوانده و از او حديث فرا گرفته است.

وي صاحب تأليفاتي است... كه من خود بيشتر آنها را نزد شيخ مان ابوعبدالله شيخ مفيد (ره) و حسين بن عبيدالله خوانده ام.

شيخ طوسي نيز در فهرست خود از او چنين ياد كرده است: مردي بوده است ثقه و داراي تصانيف بسيار به تعداد باب هاي فقه از آن جمله... و كتابهاي ديگري كه بسيار است.

او را فهرستي است از كتابها و اصولي كه از روايت كرده، از رواياتش و فهرست كتابهايش، گروهي از آن جمله... ما را آگاه ساخته اند.

و باز شيخ طوسي در كتاب رجالش درباره او مي نويسد: از وجود آنها، محمد بن محمد بن نعمان (شيخ مفيد) ما را آگاه ساخته و... او در سال 368 هجري بدرود حيات گفته است. در كتاب جامع الرواة نام نويسندگاني كه احاديث او را آورده اند آمده است. [3] .

2 - سند شيخ طوسي به واسطه شيخ مفيد و شيخ صدوق

شيخ طوسي از شيخ مفيد روايت كرده و شيخ مفيد از شيخ ابي جعفر، محمد بن علي بن الحسين بن بابويه، از محمد بن الحسن بن الوليد، از احمد بن ادريس از محمد بن حسان رازي، از اسماعيل بن جعفر كندي از ظريف ناصح...

يكم: شيخ مفيد كه شرح حالش گذشت.

دوم: ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين بن بابويه بن موسي قمي، ساكن شهر ري.

نجاشي درباره او مي گويد: بزرگ و فقيه ما و پيشواي شيعيان خراسان بود كه در سال 355 به بغداد وارد شد.

بزرگان علم حديث شيعه از او استماع حديث كرده اند، در حالي كه خود جواني نورس بوده است.

ابن بابويه را كتابهاي بسياري است؛ از آن جمله... كه به تمام كتابهايش اطلاع حاصل كرده ايم. من خود برخي از آنها را نزد پدرم علي بن احمد بن عباس ‍ نجاشي (ره) خوانده ام و او به من گفته است: آنگاه كه در بغداد در پاي درس ‍ او مي نشستيم، اجازه نقل كتابهايش را من مرحمت كرده است.

ابن بابويه در سال 381 هجري درگذشته است.

شيخ طوسي در فهرست خود درباره او مي نويسد: مردي جليل القدر و بزرگوار و حافظ احاديث و بصير در شناخت رجال و محقق و ناقد اخبار بوده كه در ميان قميها تدر نيروي حافظه و كثرت دانش چون او ديده نشده است.

تأليفات و تصنيفات ابن بابويه به حدود سيصد جلد مي رسد...

ما را از تمامي كتابها و روايات او، گروهي از اصحاب، از آن جمله... آگاه ساخته اند، كه همگي آنها از شخص او آگاه شده اند.

شيخ طوسي مانند اين مطالب را در كتاب رجالش نيز آورده است. [4] .

سوم: محمد بن حسن بن احمد بن الوليد.

نجاشي درباره او گفته است: ابوجعفر، بزرگ و فقيه و پيشگام فقهاي قم و مورد ثقه و اطمينان و مقبول و مورد توجه همگان بوده و تأليفاتي داشته از آن جمله... كه ما را به تمامي كتابها و احاديث او... آگاه ساخته اند. او در سال 343 هجري بدرود حيات گفته است.

شيخ طوسي در فهرست خود از او چنين ياد كرده است: جليل القدر، آشنا به رجال حديث، مورد اطمينان، كتابهايي داشته، از آن جمله... ابن ابي جيد مستقيما از وي ما را از روايتهايش آگاه ساخت و نيز گروهي از طريق... و عده اي نيز چون... از وي...

شيخ طوسي نيز همين مطالب را در كتاب رجالش نيز آورده، و اردبيلي هم مواضع روايات او را در كتابها مشخص نموده است. [5] .

چهارم: احمد بن ادريس.

نجاشي درباره او گفته است: ابوعلي اشعري قمي، در ميان اصحاب و ياران ما مردي ثقه و فقيه و كثيرالحديث و صحيح الروايه بوده، و كتاب نوادري هم داشته است كه گروهي از ياران ما با قيد اجازه و موافقت او، مرا از وجود آن آگاه ساخته اند.

احمد بن ادريس در محل قرعاء، در راه مكه به سال 306 هجري درگذشته است.

شيخ طوسي نيز درباره او در فهرست خود مي نويسد: او را كتاب نوادري بزرگ و پرفايده بوده است. از ديگر رواياتش ما را حسين بن عبيدالله و... آگاه ساخته اند.

و در كتاب رجال خود از قول تلعكبري آورده كه او گفته است: در خانه ابن همام، حديثي چند از او شنيده ام، ولي از او اجازه روايت حديث دريافت نكرده ام.

و در جامع الروات، جاهايي كه رواياتش به ثبت رسيده، آمده است. [6] .

از آنچه گذشت چنين بر مي آيد كه نجاشي از محدثي نام كتاب نوادر او را نشنيده، و آن را هم بر كسي نخوانده است.

ولي اجازه روايت آن را دريافت كرده است. در صورتي كه شيخ طوسي به غير از كتاب نوادر، روايات او را از شيوخ خود شنيده است. و اين منافاتي با آن ندارد كه شيخ طوسي كتاب ديات را بنا به روايت ظريف از طريق واسطه هايي چند از او روايت كرده باشد. زيرا كتاب ديات از مروياتي بوده است كه اساتيد وي از وجود آن آگاهش ساخته اند.

پنجم: محمد بن حسان رازي زينبي يا زيني.

شيخ طوسي در فهرست از او چنين ياد كرده است: او را كتابهايي بوده كه از وجود آنها... ما را آگاه ساخته اند.

نجاشي نيز گفته است: او را كتابهايي بوده كه ابن شاذان از طريق... از وجود كتابهايش ما را آگاه كرده و نويسنده كتاب جامع الرواة نيز روايات او را آورده است. [7] .

و نيز اسماعيل بن جعفر كندي.

چون اسماعيل مزبور صاحب كتاب و تأليفي نبوده، شرح حالي ويژه براي او ننوشته اند.


پاورقي

[1] ما عين عبارت شيخ طوسي را در معرفي اسناد کتابش آورديم، التهذيب، ص 5 - 13.

[2] مجمع الرجال، ج 6، ص 33 - 38.

[3] فهرست شيخ طوسي، ص 67؛ مجمع الرجال، ج 2، ص 37 - 38؛ روضات الجنات، ج 2، ص ‍ 171؛ جامع الرواه، ج 1، ص 157 - 158.

[4] مجمع الرجال، ج 5، ص 269 - 273؛ جامع الرواه، ج 2، ص 154.

[5] نجاشي، ص 297؛ فهرست طوسي، ص 184؛ مجمع الرجال، ج 5، ص 182 - 183؛ جامع الرواه، ج 2، ص 90.

[6] مجمع الرجال، ج 1، ص 93 - 94؛ جامع الرواه، ج 1، ص 40 - 41.

[7] مجمع الرجال، ج 5، ص 180؛ جامع الرواه، ج 2، ص 88.