بازگشت

ظريف بن ناصح و اصل او


الف. ظريف بن ناصح.

پدر ظريف، ناصح نام داشته و مردي كفن فروش بوده است. [1] ظريف محضر امام باقر (ع) را درك كرده [2] و نجاشي در شرح حال نوشته است: ظريف در كوفه بدنيا آمده و در بغداد نشو و نما يافته است. او در حديث مردي ثقه و راستگوست. [3] .

ظريف را كتابهاي ديگري بوده كه نجاشي و شيخ طوسي ضمن شرح حالش ‍ از آنها نام برده اند.

اردبيلي در كتاب جامع الرواة خود مي نويسد كه روايات كتاب ظريف ضمن شرح حالش در كتابهاي بزرگ و مجموعه هاي حديثي همه جا پراكنده است.

ب. اصل ظريف

آنچه بنام اصل ظريف و يا كتاب الديات خوانده مي شود، از تأليفات شخص ‍ ظريف نيست، بلكه همان طور كه از سند روايت كليني (د) [4] از ابوعمرو متطبب بر مي آيد، كتاب مزبور دستورالعملي كه حضرت اميرمؤمنان علي (ع) براي فرمانداران و فرماندهان سپاهش مرقوم داشته است. كليني در همين مورد مي نويسد كه ابوعمرو متطبب گفته است:

من آن را از نظر ابوعبدالله امام صادق (ع) گذراندم (يعني كتاب ديات مورد بحث را به نظر حضرت امام جعفر صادق (ع) رساندم) و آن حضرت در تعريف آن فرمود: فتاوا و نظريات اميرالمؤمنين است كه مردم آنها را نوشته اند و آن حضرت به صورت دستوالعملي براي فرمانداران و فرماندهان سپاهش نگاشته است....

و در سند روايت كليني (ج) از محمد بن عيسي و هم از يونس آمده است كه همه آنها گفته اند: ما كتاب فرائض اميرالمؤمنين را به امام رضا (ع) نشان داديم و آن حضرت فرمود كه صحيح است....

از اين روايات و غير آن، معلوم مي شود كه كتاب ديات ظريف از آن جهت

به شخص ظريف نسبت داده شده كه گروهي از مشايخ حديث، آن را از شخص او روايت كرده اند كما اينكه طوسي در شرح حال محمد بن ابي عمرو به آن تصريح كرده است و مي نويسد:

محمد بن ابي عمر طبيب مردي بوده كوفي. او كتاب ديات را از ابو عبدالله امام صادق (ع) روايت كرده، و آن كتابي است كه به ظريف بن ناصح منسوب است. زيرا ظريف طريق او است. [5] .

از همان اسناد، بويژه آنچه در سند حديث كافي (د) از امام صادق (ع) آمده است، چنين بر مي آيد كه برخي از شيعيان اميرالمؤمنين (ع) در عصر آن حضرت آن كتاب را از املا و يا از روي خط و دستنوشته او نوشته اند.

همچنين از همان روايات معلوم مي شود كه كتاب ديات، قسمتي از جامعه اميرمؤمنان (ع) نبوده، بلكه در روايات، از آن به كتاب ديات و يا كتاب فتاواي اميرالمؤمنين و يا كتاب فرائض نام برده شده است. و حتي بايد گفت كه كتاب مزبور، به غير از صحيفه فرائض اميرالمؤمنين (ع) است كه در باب مواريث و به خط آن حضرت بوده است.

اينها مطالبي است كه ما درباره شخص ظريف و اصل او به دست آورده ايم.

درباره سند مصنفين در مورد راويان آن كتاب، بايد دانست كه آن اسناد با زنجيره اي به هم پيوسته و به شرح زير به ائمه معصومين - عليهم السلام - مي رسد.


پاورقي

[1] شرح حالش در جامع الرواه، ج 1، ص 423 آمده است.

[2] شرح حال او در مجمع الرجال، ج 3، ص 232 آمده است.

[3] شرح حال ظريف در رجال نجاشي، ص 156 آمده است.

[4] ما روايات کليني را از ظريف به پنج دسته، به شرح ذيل، تقسيم کرده ايم:

الف. آنچه در ج 7، ص 311 آن آمده است.

ب. آنچه در ج 7، ص 324 آن آمده است.

ج. آنچه در ج 7، ص 327 آن آمده است.

د. آنچه در ج 7، ص 330 - 342 آن آمده است.

ه. روايت الفقيه.

[5] مجمع الرجال، ج 5، ص 117.