بازگشت

كوشش ائمه در نشر سنت پيغمبر


نتيجه تمام آنچه گذشت اين شد كه دلهاي به خواب غفلت فرو رفته برخي از افراد امت بيدار شد و لاجرم تنفري شديد از اوضاع و احوال خلافت در روح آنان جايگزين گرديد و محبت خاندان پيغمبر (ص) در ميان قشار مختلف مسلمانان، كه ارتباطي با دستگاه خلافت نداشتند و طرفي در امر حكومت نبسته بودند، انتشار يافت. در خلال درگيريها و كشمكشهايي كه بين دو خانواده اموي و عباسي بر سر خلافت در گرفته بود، مجالي به دست آمد تا حافظان حديث و فقهاي امت پيرامون امام باقر و صادق - عليهماالسلام - گرد آيند. و در چنان جوي اين دو امام بزرگوار توانستند احكام اسلامي را كه پيامبر خدا (ص) آورده بود منتشر ساخته، تقلبي و بي اعتبار بودن احكام تحريف شده را آشكار، و شبهات ايجاد شده در پيرامون برخي از آيات قرآن كريم را بزدايند. اين كار را از ياران دو امام بزرگوار گاهي با روايت از كتاب جامعه اميرالمؤمنين علي (ع)، و زماني با ذكر حديث از پيامبر خدا (ص)، و گاهي نيز با بيان حكم خدا، بدون اينكه سندي بر آن ارائه دهند، بيان مي كردند.

در اين ميان، فرصت و مجالي كه براي امام صادق (ع) به دست آمد، بيش از ديگر ائمه اهل بيت (ع) بود. چه، گاه مي شد كه هزاران تن از طالبان علوم اسلامي و راويان احاديث آن حضرت در پيرامون او جمع مي شدند و از حضرتش استماع حديث مي نمودند، كه اصحاب حديث اسامي راويان ثقه از آن حضرت را بالغ بر چهار هزار بيت ثبت كرده اند؛ [1] مانند حافظ ابوالعباس بن عقده درگذشته بسال / 333 هجري، كه كتابي مستقل در اين زمينه تصنيف كرده و اسامي چهار هزار تن از راويان احاديث امام صادق (ع) را در آن آورده است. [2] .

در زمان حضرت امام موسي كاظم (ع) نيز گروهي از اصحاب و اهل بيت و شيعيان و پيروان آن حضرت در مجلس درس آن امام حاضر مي شدند؛ در حالي كه در آستينهاي خود الواح آبنوس و قلم به همراه داشتند، و چون امام لب به سخن مي گشود، و يا به تشريح و تفسير آيه اي مي پرداخت، تمامي شنيده هاي خود را بي درنگ در آن ثبت مي كردند.

اين گونه بود كه اصحاب ائمه اهل بيت (ع) شنيده هاي خود را از ايشان در كتابي مستقل تدوين مي نمودند. تعداد اين قبيل كتابها به هزاران جلد بالغ مي گرديد كه ما شرح و توضيح درباره آنها در فهرست نجاشي و شيخ طوسي مي توانيم ببينيم، كه هر كدام با سندي كه مخصوص به خودشان است، از آن كتابها نام برده اند.

اين كتابها كه اصول ناميده شده اند به وسيله اصحاب ائمه اهل بيت (ع) و در عصر آنان تدوين شده است. اصل در اصطلاح محدثين مكتب اهل بيت (ع) به كتابي گفته مي شود كه مصنف در آن، احاديثي را گرد آورده است كه خودش آنها را بي واسطه از معصوم شنيده، و يا از راوي اي آورده كه او از معصوم - عليه السلام - روايت كرده است. و در اصل حديثي وجود ندارد كه از كتابي نقل شده باشد.

روش دارندگان اصول اين بود كه چون حديثي را از يكي از امامان (ع) مي شنيدند، بي درنگ به ثبت آن در اصل خود مي پرداختند تا نكند كه بر اثر گذشت ايام و تاخير در ثبت، تمام يا قسمتي از آن حديث دستخوش نسيان و فراموشي گردد.

پيشينيان به وجود چهار صد اصل كه از زمان اميرالمؤمنين (ع) تا روزگار امام حسن عسكري (ع) نوشته شده و به اصول اربعمائه، يعني اصول چهارصدگانه معروف، و بيشتر آنها توسط اصحاب امام جعفر صادق تدوين گرديده است اتفاق نظر دارند؛ خواه نويسنده آن از اصحاب ويژه آن حضرت بوده، يا از كساني كه پدرش امام باقر (ع) و يا فرزندش امام كاظم (ع) را نيز درك كرده باشد. [3] .


پاورقي

[1] ارشاد شيخ مفيد (ت / 413 ه)، ص 245؛ اعلام الوري، ص 276 تاليف فضل طبرسي که از سرشناسان قرن ششم هجري بوده است.

[2] اين عقده، حافظ احمد بن محمد بن سعيد همداني کوفي زيدي جارودي در سال / 333 هجري درگذشته است. از مؤلفات او کتاب اسماء الرجال الذين رووا عن الصادق اربعه آلاف رجل مي باشد که از هر يک از آن راويان حديثي نيز آورده است. شرح حال ابن عقده در الکني و الالقاب، ج 1، ص 346 آمده است.

[3] نخستين گنجينه کامل و جامع حديث که در مکتب اهل بيت تاليف شده، کتاب کافي تاليف ثقه الاسلام، ابوجعفر محمد بن يعقوب بن اسحاق کليني (م 329 يا 328 ق) است که مولف آن براي ثبت اصول و مدونات حديثي کوچک ديگر در آن، مدت بيست سال دست به مسافرتهاي طولاني زده است.

دومين را شيخ صدوق، ابوجعفر محمد بن علي بن حسين بابويه قمي (م 381 ق) از کتاب کافي و کتابهاي اصول و ديگري مجموعه هاي حديثي گرفته و کتاب فقهي من لا يحضره الفقيه را که نخستين گنجينه فقهي در مکتب اهل بيت مي باشد تاليف نموده است.

پس از او شيخ ابوجعفر محمد بن حسن طوسي (م 460 ق) کتاب تهذيب الاحکام را در شرح مقنعه شيخ مفيد نوشته و پس از آن کتاب الاستبصار في ما اختلف من الاخبار را به نوشته تحرير در آورده است. کتابهاي کافي، من لا يحضر، تهذيب و استبصار که توسط سه محمد نام تاليف شده، از همان ابتدا تا امروز مدار تدريس در حلقه هاي درسي حوزه هاي علميه پيروان مکتب اهل بيت(ع) است و به کتب اربعه موسوم شده اند. منزلت و مقام آنها مانند کتب سته مکتب خلفا است؛ با اين تفاوت که پيروان اهل بيت بجز کتاب خدا، خود را ملزم به صحت هيچ کتابي نمي دانند.