بازگشت

پايان كار عبدالله زبير


پس عبدالله زبير بن تن خويش و با همه نيرو بجنگيد تا كشته شد و حجاج دستور داد سر او و عبدالله بن صفوان و عمارة بن عمرو بن حزم را بر نيزه كرده، در مدينه در معرض ديد مردم قرار دهند و سپس براي عبدالملك مروان فرستاده شود. [1] .

در تاريخ ابن كثير آمده است: سرهاي ايشان را به وسيله مرداني از قبيله ازد فرستاد و به ايشان دستور داد كه چون به مدينه رسيديد، سرها را بر نيزه كرده به معرض ديد مردم قرار دهيد و سپس آنها را به شام ببريد. آنها نيز چنين كردند.

عبدالملك مروان پانصد دينار جايزه به ايشان داد و سپس قيچي خواست و شكرانه آن به رسم حاجيان اندكي از موي جلوي سر خود و فرزندانش را كوتاه كرد و بر كشته شدن فرزند زبير شاديها نمود.

پس از كشته شدن عبدالله زبير، حجاج دستور داد تا بدان او را بر بلنداي ناحيه حجون به طور وارونه بر دار كشيدند. پس از چندي او را فرود آورده و در همانجا به خاك سپردند. [2] .

ذهبي مي گويد با كشته شدن عبدالله زبير، حكومت عبدالملك مروان بلا منازع گرديد. پس حجاج بن يوسف را به فرمانروايي حرمين (مكه و مدينه) بر گماشت. او نيز كعبه را كه عبدالله زبير ساخته بود و بر اثر ضربات سنگ منجنيق ويران شده بود، خراب كرد و از نو بساخت و حجرالاسود را كه بر اثر همان ضربات سنگهاي منجنيق چند پاره شده بود، كنار هم فراهم نمود و ترميم كرد. [3] .


پاورقي

[1] تاريخ طبري، ج 8، ص 202 - 205.

[2] تاريخ ابن کثير، ج 8، ص 332؛ ابن اعثم در فتوح، ج 6، ص 279 تاکيد مي کند که حجاج او را وارونه بردار کشيده است.

[3] تاريخ الاسلام ذهبي، ج 3، ص 115.