بازگشت

شهادت كودكي وحشت زده


طبري با اسنادش از قول هاني ابن ثبيت حضرمي مي نويسد: من در شمار كساني بودم كه شاهد كشته شدن حسين (ع) بوديم! من در آن هنگام با نه تن ديگر كه هر كدام اسبي سوار بوديم، كر و فري كرديم و چون باز آمديم و در جاي خود آرام گرفتيم، كودكي از خاندان حسين را ديديم كه چوبدستي به دست گرفته، و در حالي كه تنها و شلوار و پيراهني در بر داشت، هراسان از خيمه هاي حرم حسيني بيرون دويد و با وحشت و اضطراب سر به چپ و راست خود مي گردانيد.

گويي هم اكنون است كه مي بينم كه دو گوشواره مرواريد او را كه به سبب گردش سرش، در هوا چرخ مي خورند.

كودك هراسان همچنان پيش مي آمد. مردي از ما اسب خود را بر جهانيد و خود را به كنار كودك رسانيد و از اسبش به زير جست و به آن كودك حمله برد و با يك ضربت شمشير او را به شهادت رسانيد.

راوي مي گويد:

كشنده آن كودك، خود هاني بن ثبيت بود كه چون به سبب چنين جنايتي مورد اعتراض و نفرت قرار گرفته، آن را به ديگري نسبت داده است.