بازگشت

تيرانداز ماهر امام


طبري در تاريخ خود مي نويسد: ابوالشعثاء، يزيد بن زياد، نوه مهاصر و از قبيله بني بهدله، به همراهي عمر سعد و جزء سپاهيان او و به قصد جنگ با حسين (ع) از كوفه بيرون شد؛ ولي چون در كربلا متوجه گرديد كه هيچيك از پيشنهادهاي امام را نمي پذيرند، از سپاه سعد كناره گرفت و خود را به امام حسين (ع) رسانيد و در سلك ياران آن حضرت درآمد. او در اين معركه بر سر زانوي خود نشست و در كنار امام صد از تركش خود بيرون كشيد و به جانت كوفيان انداخت كه بجز پنج تير آن، بقيه به هدف نشست.

ابوالشعثاء تيراندازي ماهر بود. او به هنگام تيراندازي بر خود مي باليد و مي گفت: أنا ابن بهدلة، فرسان العرجلة. و امام نيز مي فرمود: بارخدايا تيرهايش را به هدف برسان و پاداشش را بهشت قرار ده.

چون تيرهاي ابوالشعثاء تمام شد، برخاست و گفت تنها پنج تير من به هدف نرسيده و يقين دارم كه پنج نفر از آنها را از پاي درآورده ام. وي در آن روز در شمار نخستين كساني بود كه شهيد شد. او به هنگام رزم اين سرود را مي خواند:



أنا يزيد و أبي مهاصر

أشجع من ليث بغيل خادر



يا رب اني للحسين ناصر

ولابن سعد تارك و هاجر



من يزيد فرزند مهاصر و شجاعتر از شير بيشه ام. خداوندا! من يار حسينم و از فرزند سعد بريده و از او دوري گزيده ام.