بازگشت

ديدار امام با فرزدق شاعر


چون امام (ع) در مسير خود به ناحيه الصفاح رسيد، فرزدق بن غالب شاعر با حضرتش روبرو گرديد. پس فرزدق از امام پرسيد:

- پدر و مادرم فدايت اي پسر پيغمبر خدا! چه چيز باعث شده كه شتابان از مكه بيرون شده اي؟ امام در پاسخ او فرمود:

- اگر شتاب نمي كردم، در آنجا گرفتار مي شدم. آنگاه امام از احوال مردم كوفه جويا شد. فرزدق گفت:

- دلهاي مردم با توست، اما شمشيرهايشان در اختيار بني اميه مي باشد و قضاي الهي در راه است. امام گفت:

- راست گفتي، كارها همه به دست خداست، و خدا هر چه را بخواهد انجام خواهد داد، و خداوند را هر روز تقديري است. اگر اگر مقدارت الهي برقرار خواسته ما باشد، خداي را بر همه نعمتهايش سپاس مي گوييم و او را در اين سپاسگزاري ياري خواهد داد. و چنانچه مقدرات و قضا خداوندي بر خلاف آرزو و خواسته ما باشد، آن كس را كه از دل خواستار حق و پرهيزگاري پيشه او باشد، بر اين پيشامد برنياشوبد و راه عناد نپويد. اين بگفت و فرزدق را بدرود گفت و اسب خود را به حركت درآورد. [1] .

چون امام به سرزمين حاجر رسيد، نامه اي به مردم كوفه نوشت و ايشان را از حركت خود در روز هشتم ماه ذي حجه از مكه به سوي كوفه آگاه ساخت. [2] .


پاورقي

[1] تاريخ طبري، ج 6، ص 128؛ تاريخ ابن اثير، ج 4، ص 16؛ ارشاد مفيد، ص 201؛ تاريخ ابن کثير، ج 8، ص 67؛ انساب الاشراف بلاذري، ص 165 - 166.

[2] تاريخ طبري، ج 6، ص 223 - 224؛ اخبار الطوال دينوري، ص 245. حاجر در بطن الرمه و محل اجتماع مردم کوفه و بصره در عزيمت به سوي مکه بوده است. ر.ک: واژه حاجر و بطن الرمه در معجم البلدان حموي و انساب الاشراف بلاذري، ص 166.