بازگشت

مردي از بني اسد


ابن سعد در طبقاتش و ابن عساكر در تاريخش از عريان بن هيثم، نوه اسد نخعي كوفي اعور، آورده اند: پدرم مردي بيابانگرد بود. قضا را در حركت و جابجايي، ما در مكاني فرود آمده بوديم كه بعدها ميدانگاه جنگ كوفيان با حسين (ع) شد! ما در آن وقت هر گاه به بيابان مي رفتيم، مردي از قبيله بني اسد را در آن حوالي مي ديديم. تا اينك يك روز پدرم از او پرسيد: مي بينم كه تو در اينجا ماندگار شده اي؟ او پاسخ داد: به من خبر داده شده كه در اينجا حسين (ع) كشته مي شود؛ من آمده ام تا شايد او را ببينم و در ركابش ‍ كشته شوم.

زماني كه حسين به شهادت رسيد، پدرم گفت بيا ببينم كه آن مرد اسدي هم كشته شده است يا نه؟ پس ما به ميدان جنگ رفتيم و اينجا و آنجا را گرديديم و آن اسدي را هم ديديم كه در ميان شهدا افتاده است. [1] .

آنچه تا به اينجا آورديم رواياتي بودند درباره خبر شهادت امام حسين (ع) به سالها پيش از وقوع آن كه آن را پيروان هر دو مكتب و يا تنها پيروان مكتب خلفا آورده اند. و در اين ميان، آنچه را تنها پيروان مكتب اهل بيت متذكر شده اند رها كرده، و در آوردن اخبار مورد اتفاق هر دو مكتب نيز الفاظ روايات پيروان مكتب خلفا را برگزيده ايم.

اينكه به ذكر اين مطلب مي پردازيم كه چرا امام حسين (ع) پذيراي شهادت شد، و در اين سير و نگرش به كتابهاي معتبر و معروف هر دو مكتب رجوع مي كنيم، بدون اينكه روايت را بروايت مكتب ديگر ارزشي ويژه گذارده باشيم.


پاورقي

[1] ضمن شرح حال امام حسين(ع) در طبقات ابن سعد، ح 280؛ تاريخ ابن عساکر، ح 666.