بازگشت

خبر رأس الجالوت


طبري و بلاذري و طبراني و ابن سعد از قول رأس الجالوت [1] به نقل پدرش ‍ آورده اند كه گفت:

هر وقت گذارم به كربلا مي افتاد، مركبم را مي تاختم و بسرعت از آنجا مي گذشتم. پرسيدم: چرا چنين مي كردي؟ گفت: به ما گفته بودند كه فرزند پيغمبري در آن سرزمين كشته مي شود. و من از آن بيم داشتم كه نكند آن پيغمبرزاده من باشم!

اما وقتي كه حسين بن علي (ع) در آنجا به شهادت رسيد، با خود گفتم كه اين همان حادثه اي بوده كه از آن سخن مي گفتيم و از وقوعش خبر داشتيم. اين بود كه پس از آن واقعه، هر وقت كه گذارم به سرزمين كربلا مي افتاد، بي هيچ پروايي به آرامي از آنجا عبور مي كردم. [2] .


پاورقي

[1] رأس الجالوت يکي از رهبران اهل کتاب است که نسبش به حضرت داود پيغمبر مي رسيده و در آن ايام عهده دار منصبي در آيين خود بوده است.

[2] تاريخ طبري، ج 2، ص 287، چاپ اروپا؛ معجم طبراني، در شرح حال امام حسين(ع)، ص 128، ح 61 تأليف ابوالقاسم سليمان بن احمد (م 360 ق) که در ضمن مجموعه اي به نام الحسين و السنة و بر اساس انتخاب و تنظيم آقاي عزيز طباطبائي در قم به چاپ رسيده است.

در آن مجموعه علاوه بر آن از کتاب فضائل امام احمد بن حنبل، فضائل امام حسين(ع) نيز آمده است؛ و نيز تاريخ ابن عساکر، ح 641؛ سير النبلاء، ج 3، ص 195.