بازگشت

شبيه خواني و ارزش هاي شيعه


سوگواري ها به عنوان شعائر شعورآفرين و رشددهنده، در احياي فضايل و روي آوردن مردم به درستي ها و خوبي ها مؤثرند و سنّت عزاداري مي تواند از ارزش هايي كه رسول اكرم صلي الله عليه وآله و جانشينان راستين او براي استواري و گسترش آنها اهتمام ورزيده اند، صيانت كنند. در اين رسم ديني همچون ديگر آداب مذهبي، بايد احكام الهي مراعات شود و مردم با روي آوردن به نمايش هاي مذهبي عاشورا بايد دين شناس تر از گذشته شوند و روح معنويت در آنان احيا گردد و مجالس سوگواري در هر شكل و شيوه اي كه به اجرا درمي آيد، تنها موقعي موجب خشنودي خداوند و قبول و سبب ثواب و اجر اخروي است كه در حدود بندگي خداوند به انجام برسد و مشتمل بر دروغ و حرامي نباشد و از تحريفات و خرافات و امور موهوم و افسانه اي دور گردد. چنين مراسمي با آن جنبه هاي معنوي و مقدسي كه دارد، مي تواند در پرورشهاي اخلاقي مردم مؤثر باشد و بر صلاح و سلامت افراد اجتماع بيفزايد و هرگاه غير از اين باشد، بايد آفات و ناگواري هاي آن را شناخت و نسبت به پالايش و پيرايش آنها اقدام نمود.

همان گونه كه وظيفه شيعيان زنده نگاه داشتن عاشوراست، بر آنان فرض است كه سنّت هاي آن را از مجرايي صحيح و منطبق بر شئونات اسلامي اجرا كنند و نبايد اجازه دهند اين سنّت معطر به عطر عترت و عاشورا از آرمان هاي اصيل حماسه آفرينان كربلا فاصله گيرد و با مفاهيم و اعتقادات اسلامي در تباين باشد. تعزيه بايد شعله محبت اهل بيت را در دل هاي تماشاگران به گونه اي زنده كند كه مردم همنوا با زندگي عملي ستارگان درخشان آسمان امامت و ولايت، برنامه زندگي فردي و اجتماعي خود را تنظيم نمايند و به فضايل روي آورده و از رذايل پرهيز كنند.

چون تعزيه هنري مذهبي است. بايد عنصري سازنده از انديشه اسلامي در آن نهفته باشد و حقيقتي زنده و پويا را نويد دهد و بر معرفت و بصيرت حاضران در مجلس نسبت به فرهنگ عاشورا بيفزايد. هيجان هاي مردم نيز طي اين برنامه ها بايد به سوي حقايق ناب سوق داده شود و خون آنان براي حفظ مقاصد اسلام و پاسداري از مكتب تشيع به جوش آيد. اين تصور غلط و دور از منطق است كه اگر سنتي قيافه مذهبي دارد، پسنديده بوده و متضمن اجر و ثواب است، اگرچه روح دين و آورنده آيين اسلام از آن نفرت داشته باشد. برخي از دست اندركاران عزاداري هاي محرم ذكر كرده اند كه وقتي تشريفاتي نام مقدس امام حسين عليه السلام را داشته باشد، موجب سربلندي دنيا و آخرت است، هرچند آن مراسم آلوده به بدعت، خرافات و تحريفات باشد و خاطر امام را به دليل كژروي هايي كه دارد برنجاند و آن روح قدسي را در فشار قرار دهد. استاد شهيد مطهري از روند آغشته به تحريف تعزيه ها برآشفته و به شدت چنين مراسمي را كه از فرهنگ و فضيلت حسيني دور باشد، مورد انتقاد قرار داده است:

... گريستن بر امام حسين عليه السلام كار خوبي است و بايد گريست. به چه وسيله بگريانيم؛ به هر وسيله كه شد؟ هدف كه مقدس است، وسيله هرچه شد، شد. اگر تعزيه درآورديم يك تعزيه اهانت آور. همين قدر كه اشك جاري شد، اشكال ندارد! شيپور بزنيم. طبل بزنيم. معصيت كاري بكنيم. به بدن مرد لباس زن بپوشانيم. عروسي قاسم درست كنيم. جعل كنيم. تحريف كنيم! ... در نتيجه افرادي دست به جعل و تحريف زدند كه انسان تعجب مي كند ... . [1] .

حضرت امام حسين عليه السلام در واقعه كربلا نيز انساني است در اوج عظمت و همان شكيباي محتسبي است كه حتي كلمه اي برخلاف سير طبيعي هدايت قرآني از دهان مباركش خارج نمي شود و قول، رفتار و حركت ها و تصميم گيري هاي آن امام براي پيروانش حكم قانون و سنتي مسلم را دارد و امام در تمامي شرايط و لحظه ها در نظر و عمل شخصيتي جامع و بي بديل است. در همان لحظات حساس و مصيبت بار كربلا كه حوادث ناگوار و نگران كننده رخ مي دهد، شخصيت امام از حقيقت، آرامش و صلابت موج مي زند و از هرگونه قباحت و گستاخي، پاك و پاكيزه و مبراست. حتي نسبت به دشمنان به دليل غوطه خوردن آنان در گرداب ضلالت و گمراهي تأسف مي خورد و مي كوشد تا آنها را به سوي مسير هدايت و رستگاري كه همان راه فطرت دروني انسان هاست، رهنمون سازد. اما در برخي مضامين شبيه خواني امام به گونه اي معرفي مي شود كه شايسته شأن و مقام آن وجود ملكوتي نمي باشد و متأسفانه صحنه هاي شكوهمند و حماسه آفرين كربلا به صورت ذلت آور و تحريف شده به نمايش گذاشته مي شود و امام به صورت انساني معرفي مي گردد كه به دليل برخي رخدادهاي ناگوار، شكيبايي خود را از دست داده و از نفله شدن خود و يارانش در رنج و مشقت به سر مي برد؛ ولي چون فلك غدار و روزگار ناگوار سرنوشتي محتوم را برايش ترسيم كرده است، تن به حوادث مي دهد تا با كشته شدن و اسارت اهل بيتش، گناهكاران را از عذاب دوزخ نجات دهد و در واقع فداي امت گنه كار شود؟!

آيا غم انگيز و تأسف بار نيست كه خاطره هاي حيات آفرين دشت نينوا را كه بر كالبدهاي اجتماعات فرو رفته در خواب غفلت و ملت هاي ستمديده، روح آزادگي و زندگي مي دمد و حوادثي كه در آن سرزمين عدل و آزادي واقع شد هريك عالي ترين درس عزت و فضيلت به جهان انسانيت مي دهد، به صورت مبتذل و ذلت آوري ياد كنيم و به بهانه زبان حال از قول سالار شهيدان بخوانيم كه: شدم راضي كه زينب خوار گردد!؟ [2] .

زبان حال امام بايد منطبق با واقعيت و مطابق با شأن و شوكت آن وجود مقدس باشد. به همين دليل فقهاي شيعه نسبت دادن دروغ به شخص امام را گناه و مبطل روزه دانسته اند و از نظر برخي مراجع تقليد، جعل مطالب زائد و افزودن آن بر تاريخ زندگي معصومين و نسبت دادن آن به صاحب حكايت در داستان هاي معصومان، كذب و افترا و حرام است. البته اگر صحنه آرايي ها و ازديادها از باب بيان حال و يا به صورت توضيح، شرح و بسط قصه و نمايش در تعزيه باشد، بدون آنكه مطالب زائدي در كنار اصل قصه جعل نمايند، اشكال ندارد. در تعزيه به تماشاگران چنين القا مي گردد كه امامي كه شهادتش سبب لرزش كاخ ستمكاران در هميشه تاريخ شد، نفله گرديد (از دستمان رفت) و بايد براي نفله شدن امام سوگوار باشيم! در حالي كه امام حسين عليه السلام آرزوي شهادت مي كرد و با جان خويش مكتب اسلام را احيا كرد و زنده نمودن نام و يادش در مراسم محرم براي اين است كه پرتوهايي از آن خورشيد فروزان، معنويت بر روح و ذهن و قلب آدميان بتابد و اشك ريختن براي امامي كه حماسه آفريد و موجب اعتلا و عزت اسلام و مسلمين گرديد، حاوي مفاهيمي ارزشمند و فضيلت آفرين است و سوگواري براي عظمت قيام حسيني و حماسه پر شكوه كربلا، نشانه اي از هماهنگي با برنامه عاشورا و پيروي از پيام رهبر اين نهضت است و ارزش والايي دارد. اما گريستن براي كسي كه نفله شده و از دستمان رفته و ديگر از فرهنگ و معرفت بصيرت آفرين آن خبري نيست. نه تنها خاصيتي ندارد، بلكه موجب جمود، ركود و سكون اجتماع اسلام مي گردد و محروميت از شمس پر تابش عاشورا را به دنبال خواهد آورد. متفكر شهيد مطهري در اين بار گفته است: (غلطترين غلطها اين است كه ما امام حسين عليه السلام را نفله شده حساب كنيم. امام حسين عليه السلام به عكس، به هر قطره خون خود يك دنيا ارزش داد. [آيا] كسي كه موج ايجاد كرد كه قرن ها پس از [شهادت] او، پايه هاي كاخ ستمگران را متزلزل كرد و از جا كند و حتي در قرون خود ما غالب حوادث داغ در محرم ايجاد مي شود، خون او هدر رفته است؟! كسي كه ميليون ها نفر نمازخوان و روزه گير و فداكار ساخت، هدر رفت]؟! [3] .

عظمت معنوي و ملكوتي حضرت امام حسين عليه السلام و قرب و منزلتي كه آن بزرگوار در پيشگاه آفريدگار جهان دارد و مقام شفاعت عظمايي كه خداوند به آن حضرت در قيامت عنايت فرموده، قابل انكار نبوده و حقيقتي مسلم و اجتناب ناپذير مي باشد. ترديدي نيست كه آن چشمي كه بر اباعبداللَّه عليه السلام نگريد و آن دلي كه براي مصايب شهيدان كربلا نسوزد، چشم و دل بشري نمي باشد. اما اين مطلب از آن سخن موهوم و باطل و بيهوده جداست كه امام حسين عليه السلام به شهادت رسيد تا مردم دور هم جمع شوند و بر مصيبت او گريه كنند و بعد هم آمرزيده شوند! امام حسين عليه السلام كشتي نجات است، اما نه براي انسان هايي كه همچون فرزند حضرت نوح عليه السلام عمري را در نافرماني و عصيان به سر مي برده اند. امامي كه در آن شرايطِ بحراني و ناگوار با آن همه مشكلات جنگ و دفاع، براي چند لحظه نبرد با اشقيا را قطع مي كند تا با خداي خويش راز و نياز كند و نمازش را اقامه نمايد، چگونه راضي مي شود كه كسي بجاي انجام دادن عبادات و بجاي آوردن فريضه هاي الهي و اجتناب از معاصي، برايش عزاداري كند و يا به اطمينان شفاعت و حمايت آن امام، واجب شرعي را انجام ندهد. گناه آن وقت بخشيده مي شود كه روح آدمي با حماسه حسيني پيوند بخورد و علامت عفو الهي آن است كه ديگر دنبال آن گناه نرويم. اصولاً كسي كه فضيلت را دوست ندارد و با رفتار و اخلاقش رذايل را ترويج مي كند و براي ارزش هاي مقدس احترامي قائل نمي باشد، نمي تواند ادعا كند كه مريد حضرت امام حسين عليه السلام است؛ چرا كه چنين انساني با هدف و مقصدي كه سيد شهيدان براي آن قيام كرد، خيلي فاصله دارد. اين تصور كه مي توان با يك سلام و تعارف امام معصوم را طرفدار خود نمود و با اعتماد به شفاعتش به امور خلاف روي آورد، به آن جهت است كه راهش را نشناخته ايم و در مكتب حسيني پرورش نيافته ايم. عظمت امام حسين عليه السلام بر پايه بندگي خداوند استوار است و پيروان و سوگوارانش هم از راه عبادت، ذكر و تقوا مي توانند مريد او شوند؛ چنان كه حضرت امام باقرعليه السلام فرموده اند: ما شيعتنا الا من اتقي اللَّه واطاعه؛ [4] شيعه و پيروان واقعي ما، كسي است كه از مخالفت با خداوند بپرهيزد و او را اطاعت كند.

به همين دليل علّامه سيد محسن امين، تأكيد مي نمايد كه در عزاداري ها بايد از سيره ائمّه پيروي كرد و اگر آن بزرگواران تصريحي در اين مورد نكرده اند، بايد از شيوه اي منطقي و عاقلانه متابعت نمود. [5] مرحوم آيةاللَّه سيّد عبدالحسين شرف الدين عاملي، خاطرنشان مي نمايد: اگر رويدادهاي ملال انگيز اهل بيت به صورت نمايش برگزار شود، اثر خوبي بر دل ها خواهد گذاشت، ولي اين برنامه بايد از روي اصول صحيح به اجرا درآيد. [6] آيةاللَّه كاشف الغطاء نيز سوگواري به شكل شبيه خواني را در صورتي كه درست برپا شود، بدون اشكال مي دانست، ولي در ادامه افزوده است:

سعي كنيد عزاداري را از كارهايي كه با حزن و عزا جور درنمي آيد، جدا كنيد. زيرا عزاداري براي زنده ساختن فلسفه قيام امام حسين عليه السلام است، نه براي قصه گويي، نمايش و وقت گذراني. بكوشيد مراسم سوگواري را بدون نقطه ضعف برگزار كنيد و مردم را به ياد خدا بيندازيد و ايمان آنها را زياد كنيد. [7] .

آيةاللَّه ميرزا محمّدعلي شاه آبادي - استاد عرفان امام خميني - كه به خاطر مبارزه با رضاخان در حرم حضرت عبدالعظيم حسني در شهرستان ري تحصن كرده بود، وقتي مشاهده نمود در صحن مطهر امامزاده حمزه7 مراسم تعزيه خواني با تحريفات و مضامين موهن برگزار مي شود، مانع اجراي آن گرديد و مجلس مذكور را به كانون وعظ و خطابه تبديل نمود. [8] آيةاللَّه بروجردي نيز وقتي ملاحظه نمود شبيه خواني هاي قم وضع نگران كننده اي دارند و توأم با بدعت و تحريف اجراشوند، دست اندركاران تعزيه را فراخواند و به آنان تأكيد نمود شبيه خواني با اين شكل حرام است و بايد يا اصلاح گردد و يا از برگزاري آنها با اين روند مخرب اجتناب شود و اجازه نمي دادند عزاداري هاي آفت زده اجرا شود. [9] پيدايش برخي تحريفات معنوي و لفظي در عزاداري خصوصاً شبيه خواني، موجب آن گرديد كه شهيد مطهري هشدارهاي جدي در خصوص پالايش و پيرايش تعزيه، مطرح كند و خاطرنشان نمايد:

علما بايد با عوامل پيدايش تحريف مبارزه كنند. جلو تبليغات دشمنان را بگيرند. با اسطوره سازي ها مبارزه كنند. مثلاً كتاب لؤلؤ و مرجان حاجي نوري يك نوع قيام به وظيفه به نحو شايسته است كه اين مرد بزرگ كرده است و ما امروز از نتيجه كار اين مرد بزرگ استفاده مي كنيم. علما بايد فضايح و رسوايي دروغگويان را رسوا كنند. علما بايد متن واقعي احاديث معتبر، سيماي واقعي شخصيت هاي بزرگ، متن واقعي حوادث تاريخي را در اختيار مردم بگذارند و به دروغ بودن دروغ ها اشاره و تصريح كنند ... . [10] .

متأسفانه توصيه به حق شهيد مطهري كمتر مورد توجه قرار گرفت و تعزيه خواني ها به همان شكل قبلي و آميخته به تحريف و مطالب غير واقع و صحنه هاي موهن اجرا مي شوند. از اين جهت است كه علّامه سيد مرتضي عسكري خطاب به علما يادآور شد: «بايد قبول كنيم ما اهل علم در مورد برخي بدعت ها و تحريف ها پيرامون عزاداري اباعبداللَّه الحسين عليه السلام كوتاهي كرده ايم ... ». [11] .

اين نوشتار را با درج بخشي از بيانات امام خميني رحمه الله در جمع گويندگان، وعاظ و خطباي مذهبي و اعضاي انجمن اسلامي شهرداري تهران در تاريخ چهارم آبان ماه 1360 ش به پايان مي آوريم:

اينجا بايد سخني هم در خصوص عزاداري و مجالسي كه به نام حسين بن علي عليه السلام به پا مي شود بگوييم. ما و هيچ يك از دينداران نمي گوييم كه با اين اسم هر كس هر كاري مي كند خوب است. چه بسا علماي بزرگ و دانشمندان، بسياري از اين كارها را ناروا دانسته و به نوبت خود از آن جلوگيري كردند. چنانچه همه مي دانيم كه در بيست و چند سال پيش از اين، عالم بزرگوار مرحوم حاج شيخ عبدالكريم (حائري) [1276 - 1355 هجري] كه از بزرگ ترين روحانيون شيعه بود، در قم شبيه خواني را منع كرد و يكي از مجالس بزرگ را مبدل به روضه خواني كرد. روحانيين و دانشمندان ديگر هم چيزهايي كه برخلاف دستور دين بوده منع كرده و مي كنند ... . [12] .


پاورقي

[1] حماسه حسيني، ج 1، ص 49.

[2] ر. ک: درسي که حسين به انسان‏ها آموخت. شهيد سيد عبدالکريم هاشمي‏نژاد، ص 392.

[3] حماسه حسيني، ج 3، ص 84 - 83.

[4] تحف‏العقول، ص 295.

[5] ر. ک: التنزيه لاعمال الشيبه، تأليف شده به سال 1347 هجري )1307ش) که در سال 1322ش توسط جلال آل احمد با عنوان عزاداري‏هاي نامشروع ترجمه وانتشار يافت.

[6] ر. ک: المجالس الفاخرة في ماتم العترة الطاهرة، سيد عبدالحسين شرف الدين، مقدمه. ضمناً اين مقدمه تحت عنوان فلسفه شهادت و عزاداري حسين بن علي‏عليه السلام با ترجمه علي صحت نشر يافته است.

[7] کاشف‏الغطا سوره خشم، محمّدرضا سماک اماني، ص 72.

[8] روايت فضيلت، مقاله نگارنده، مجله پاسدار اسلام، شماره 160، ص 41.

[9] حماسه حسيني، ج 1، ص 185؛ اظهارات حسين انصاريان، روزنامه رسالت، شماره 2153.

[10] همان، ج 3، ص 293.

[11] روزنامه رسالت، 24 خرداد 73، شماره 2436.

[12] قيام عاشورا در کلام و پيام امام خميني‏رحمه الله، ص 92.