بازگشت

آوردن از فعل دراز و پيچيده بپرهيزيم


در بـيـشـتـر سـبـك هـا و انـواع ادبـي، مـخـصـوصـا مـقـاله دائرة المـعـارفـي، بـايـد از فعل هاي ساده بهره گرفت؛ خواه فعلي كه بسيط و يك واژه اي باشد و خواه فعلي كه مركّب از واحـدهـاي كـوتـاه و ساده باشد. استفاده از فعل هاي طولاني، جز هنگام ضرورت، نوشته را نازيبا مي سازد. مثال هايي از چند مصدر:

در حقّ كسي احترام مَرعيّ داشتن به كسي احترام نهادن

استقبال به عمل آوردن استقبال كردن

به منصّه ظهور رساندن ظاهر كردن، آشكار ساختن

حضور به هم رسانيدن حاضر شدن، حضور يافتن

مثال در جمله:

(شـيـخ، نـهـايـت احـتـرام را در حـقّ او مـَرعـي داشـت و اسـتـقـبـال گـرمـي از وي بـه عمل آورد و حمايت خود از او را به منصّه ظهور رساند، تا آن جا كه در حلقه درسش حضور به هم رسانيد.)

شكل بهتر اين جمله:

(شـيـخ، بـه او بـسـيـار احـتـرام نـهـاد و از وي بـه گـرمـي استقبال كرد و حمايت خود از او را آشكار ساخت، تا آن جا كه در حلقه درسش حضور يافت.)