بازگشت

دو پهلو نويسي روا نيست


از شـگـردهـاي خـوب نويسي،پرهيز از دوپهلو نويسي است. گاه جمله اي چنان سامان مي يابد كـه مي توان آن را دو يا چند گونه خواند. از آن جا كه نويسنده نمي تواند خود را به نوشته اش پـيـونـد زند، خوب است آن را چنان گويا و روان تنظيم سازد كه از توضيح و تفسير وآهنگ دهي بي نياز باشد.اين كار، معمولا با پرداخت منسجم جمله و گذاردنِ هر واژه در جاي مناسب خود، ممكن است. به اين مثال عنايت كنيد:

(در عصرما، عبرت هاي عاشورا مورد توجّه بيشتر مصلحان بوده است.)

از اين جمله، دو برداشت مي توان كرد:

در اين عصر، بيش از پيش، مصلحان به عبرت هاي عاشورا توجّه داشته اند.

در ميان مصلحان، اكثرشان به عبرت هاي عاشورا توجّه داشته اند.

امـّا اگـر كـلمه بيشتر را بعد از (عاشورا) قرار دهيم، اين ايهام از ميان مي رود و صرفا معناي اول رسـانـده مـي شـود. هـمـچـنـيـن اگـر كـلمـه بـيـشـتـر را بـه (اكـثـر) تـبـديـل كـنـيـم، صـرفا معناي دوم انتقال مي يابد. يادمان باشد كه در نثر مقاله اي، برخلاف شعر، (ايهام) هنر آفرين نيست.