بازگشت

كهنه گرايي شايسته نيست


نـويـسـنده امروز از مايه هاي فكري ادبيّات ديروز الهام مي گيرد و آن را معبري مي سازد براي دسـت يـافتن به قلّه هاي انديشه امروز. كوره راه ها و سنگلاخ هايي كه پيشينيان پيموده اند، راه را بـراي مـا هـمـوار كـرده اسـت، همان گونه كه ما امروز راه را براي پسينيان مي كوبيم. اگر نـويـسـنـده بـه بـهـانـه سـنـّت گـرايـي، دقـيـقـا هـمـان شـيوه هاي سنّتي نگارش و پرداخت را دنـبـال كـنـد و از چنان عناصر و شگردها و راهكارهايي استفاده كند، در همان كوره راه ها مي ماند و بـه امـروز نـمـي رسـد. فراموش نكنيم كه تقليد بيجا از گذشتگان و فرسوده شدن در حصار سـنـّت هـاي كـهـن، هـمـان قدر نادرست و بازدارنده است كه پشت كردن به ارزش هاي فرهنگي و خـودفـروشـي. پـس بايد از هر مايه اي كه رنگ و بوي ماندگي و كهنگي به نوشته مي دهد، پرهيز كنيم. مثلا از اين نوع فعل آوري كه خاصّ سبك كهن فارسي است، بپرهيزيم:

(بيشترمتكلّمان معتزلي برآنند كه تنها گناهان بزرگ موجب اِحباط تواند بود.)